در این بخش از سوره بقره، خداوند پیمانهای اجتماعی و انسانی مهم بنیاسرائیل را یادآوری کرده و به نقد رفتار متناقض آنها میپردازد. این آیات را با ترجمهای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم میکنم:
⚔️ پیمانشکنی اجتماعی و تناقض در ایمان (بقره، آیات ۸۴ تا ۸۸)
﴿۸۴﴾ وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ لَا تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَکُم مِّن دِیَارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ
ترجمه: و [به یاد آورید] هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم که خون یکدیگر را نریزید و همدیگر را از سرزمینهایتان آواره نکنید. سپس شما [به این پیمان] اقرار کردید و خودتان نیز گواه بودید.
توضیح کوتاه: این آیه، دومین پیمان مهم بنیاسرائیل را بیان میکند که مربوط به حقوق اجتماعی و انسانی است: ۱. حفظ جان یکدیگر. ۲. حفظ حق مسکن و امنیت. این پیمان در حضور شاهدان و با اقرار خود آنها بسته شد.
﴿۸۵﴾ ثُمَّ أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَکُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِّنکُم مِّن دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن یَأْتُوکُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن یَفْعَلُ ذَٰلِکَ مِنکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ یُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه: با این حال، شما همان کسانی هستید که خودتان، یکدیگر را میکشید و گروهی از خودتان را از خانههایشان بیرون میکنید؛ و با گناه و ستمکاری، بر علیه آنها به یکدیگر کمک میدهید. اما اگر همانها اسیر به سوی شما بیایند، برای آزادی آنها فدیه میدهید، در حالی که آواره کردن آنها از ابتدا بر شما حرام بود. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و بخشی دیگر را انکار میکنید؟ پس کیفر کسی از شما که چنین کند، جز رسوایی در زندگی دنیا نخواهد بود، و روز قیامت به سختترین عذابها بازگردانده میشوند. و خداوند از آنچه میکنید، غافل نیست.
توضیح کوتاه: این آیه تناقض بزرگ رفتاری یهودیان را نشان میدهد: آنها در جنگهای قبیلهای علیه هم میجنگیدند و یکدیگر را آواره میکردند (نقض عهد)، اما اگر همان آوارگان اسیر میشدند، طبق حکم دیگر تورات، برای آزادیشان فدیه میدادند (عمل به عهد). این رفتار نشاندهندهی ایمان گزینشی (“أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ”) است. مجازات این تناقض، رسوایی در دنیا و عذاب سخت در آخرت است.
﴿۸۶﴾ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَیَاهَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَهِ ۖ فَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ
ترجمه: آنان کسانی هستند که زندگی دنیا را در برابر آخرت خریدند؛ از این رو، نه عذاب از ایشان کاسته میشود و نه یاری خواهند شد.
توضیح کوتاه: این آیه، خلاصهی انگیزه و نتیجهی اعمال آنها را بیان میکند. علت رفتار متناقض و نقض عهد، اولویت دادن به منافع ناچیز دنیوی بر ارزشهای ابدی آخرت است. نتیجه این معامله زیانبار، عذابی است که نه تخفیف مییابد و نه کسی توانایی یاری آنها را دارد.
﴿۸۷﴾ وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ۖ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ أَفَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ
ترجمه: و به یقین، ما به موسی کتاب (تورات) دادیم و پس از او پیامبرانی را پشت سر هم فرستادیم؛ و به عیسی پسر مریم، دلایل روشن و معجزات آشکار بخشیدیم و او را به وسیله روحالقدس تأیید کردیم. آیا هرگاه پیامبری چیزی را که مورد میل و هوس شما نبود برایتان آورد، تکبّر ورزیدید؟ پس گروهی را تکذیب کردید و گروهی را میکُشتید!
توضیح کوتاه: این آیه روند تاریخی هدایت الهی را نشان میدهد (اعطای تورات، ارسال پیامبران متوالی، و تأیید عیسی با روحالقدس). اینها همه برای هدایت آنها بود. اما پاسخ بنیاسرائیل، استکبار و سرپیچی بود؛ به ویژه وقتی پیامبران بر خلاف خواستههای نفسانیشان سخن میگفتند. نتیجه این استکبار، تکذیب و حتی قتل پیامبران الهی بود.
﴿۸۸﴾ وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَقَلِیلًا مَّا یُؤْمِنُونَ
ترجمه: و [بهانه آوردند و] گفتند: «دلهای ما در غلاف است [و کلام تو را درک نمیکند].» [چنین نیست،] بلکه خداوند آنها را به سبب کفرشان از رحمت خود دور کرده است؛ از این رو، کمتر ایمان میآورند.
توضیح کوتاه: این آیه، بهانهی بنیاسرائیل برای نپذیرفتن پیامبر اسلام (ص) را بیان میکند. «قُلُوبُنَا غُلْفٌ» یعنی دلهای ما پوشیده شده و سخن تو در آن تأثیر نمیکند. خداوند این بهانه را رد میکند و میفرماید که این حالت، نتیجهی طبیعی کفر و دوری آگاهانه از رحمت الهی است. در نتیجه این لعن و دوری از رحمت، ایمان آوردن برای آنها بسیار کم و دشوار شده است.
صفحات پیشنهادی دیگر
---------------------------------