ترجمه و توضیح صفحه ۴۲ قرآن کریم

ویرایش نهایی این صفحه به زودی انجام خواهد شد.

این بخش از سوره بقره، پس از ذکر داستان‌های انبیا، با تبیین مقام رسولان و لزوم انفاق آغاز می‌شود و به مهم‌ترین آیه قرآن (آیه الکرسی) و اصل بنیادین آزادی عقیده ختم می‌گردد. این آیات را با ترجمه‌ای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم می‌کنم:


✨ برتری رسولان، آیه الکرسی و اصل آزادی عقیده (بقره، آیات ۲۵۳ تا ۲۵۶)

﴿۲۵۳﴾ تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُم مَّن کَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَٰکِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ

ترجمه: آن پیامبران؛ برخی از آن‌ها را بر برخی دیگر برتری دادیم. از آن‌ها کسی هست که خداوند با او سخن گفت [مانند موسی]، و برخی از آنان را به درجاتی بالا برد [مانند محمد]. و به عیسی پسر مریم، دلایل روشن (الْبَیِّنَاتِ) دادیم و او را با روح‌القدس تأیید کردیم. و اگر خدا می‌خواست، کسانی که پس از آن‌ها بودند، بعد از آنکه دلایل روشن به آنان رسید، با یکدیگر نمی‌جنگیدند، ولی اختلاف کردند. پس برخی از آن‌ها ایمان آوردند و برخی کافر شدند. و اگر خدا می‌خواست، با هم نمی‌جنگیدند، ولی خداوند آنچه را اراده کند، انجام می‌دهد.

توضیح کوتاه: این آیه، برتری تدریجی و معنوی پیامبران (تفضیل) را بیان می‌کند و به جایگاه ویژه موسی (مَن کَلَّمَ اللَّهُ) و عیسی (با معجزات و تأیید روح‌القدس) اشاره دارد.

۱. اختلاف بعد از هدایت: نکته کلیدی این است که جنگ‌ها و تفرقه‌های پس از پیامبران، ناشی از اراده و اختیار انسان‌ها (اخْتَلَفُوا) است، نه خواست حتمی الهی برای اجبار آن‌ها به وحدت.

۲. اراده‌ی الهی و اختیار بشر: خداوند می‌توانست با قدرت کامل از جنگ جلوگیری کند، اما چون هدف، آزمون اختیار انسان است، اجازه می‌دهد انسان‌ها نتیجه‌ی انتخاب‌های خود (ایمان یا کفر) را ببینند (وَاللَّهُ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ).


﴿۲۵۴﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لَّا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّهٌ وَلَا شَفَاعَهٌ ۗ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه خرید و فروشی باشد، نه دوستی [صمیمانه] و نه شفاعتی [بدون اذن الهی]. و کافران همان ستمکاران هستند.

توضیح کوتاه: این آیه، اهمیت انفاق در دنیا را با یادآوری قاطعیت روز قیامت گوشزد می‌کند.

۱. سرمایه‌گذاری در دنیا: انفاق باید در زمان مقتضی (در دنیا) انجام شود.

۲. نفی وسایل نجات اخروی: در قیامت، تمام راه‌های مادی و اجتماعی برای جبران عمل نیک بسته است:

* لا بَیْعٌ فِیهِ: فرصتی برای خرید اعمال نیک وجود ندارد.

* وَلَا خُلَّهٌ: دوستی‌های دنیا سودی نمی‌رساند.

* وَلَا شَفَاعَهٌ: شفاعت بدون اذن الهی و زمینه‌ی قبلی مؤمن، ناممکن است.

۳. ظلم کافران: کافرانی که حق را کتمان و از انفاق خودداری می‌کنند، در واقع به خودشان ستم کرده‌اند.


﴿۲۵۵﴾ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ

ترجمه: الله، معبودی جز او نیست. زنده‌ی پاینده (الْحَیُّ الْقَیُّومُ) است. نه چرت (سِنَهٌ) و نه خواب او را فرا نمی‌گیرد. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، از آن اوست. کیست آن کس که جز به اذن او نزدش شفاعت کند؟ او آنچه پیش روی آن‌هاست و آنچه پشت سر آن‌هاست [= گذشته، حال و آینده] می‌داند. و آن‌ها به چیزی از علم او احاطه پیدا نمی‌کنند مگر به آنچه او بخواهد. کرسی (قلمرو حکومت) او آسمان‌ها و زمین را فرا گرفته است؛ و نگهداری آن دو (آسمان‌ها و زمین) بر او گران و دشوار نیست. و اوست بلندمرتبه و با عظمت.

توضیح کوتاه: این آیه (مشهور به آیه الکرسی) برترین آیه قرآن است و جامع‌ترین توصیف از صفات الهی است:

  • وحدانیت (لا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ): تنها معبود شایسته.

  • حیات و پایداری (الْحَیُّ الْقَیُّومُ): مبدأ حیات و حافظ همه‌چیز.

  • کمال مطلق: فاقد ضعف و نقص بشری (سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ).

  • مالکیت و حاکمیت: مالک کل هستی (مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ).

  • قدرت و علم مطلق: هیچ شفاعتی بدون اجازه او نیست؛ علم او به تمام هستی (پیش رو و پشت سر) احاطه دارد.

  • کرسی (حکومت و قدرت): قلمرو فرمانروایی او وسیع‌تر از آسمان‌ها و زمین است و حفظ آن‌ها او را خسته نمی‌کند (وَلَا یَئُودُهُ).

  • عظمت: او والامقام و بزرگ است (الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ).


﴿۲۵۶﴾ لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

ترجمه: در [پذیرش] دین، هیچ اجباری نیست. به یقین، راه هدایت (الرُّشْدُ) از گمراهی (الْغَیِّ) آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت [= هر معبود یا قدرت گمراه‌کننده‌ای غیر از خدا] کفر ورزد و به خداوند ایمان بیاورد، به یقین، به محکم‌ترین دستگیره (الْعُرْوَهِ الْوُثْقَىٰ) چنگ زده است که هرگز گسستنی نیست. و خداوند شنوا و داناست.

توضیح کوتاه: این آیه، یک اصل بنیادین در اسلام درباره‌ی آزادی عقیده است.

۱. نفی اجبار: ایمان، امری قلبی است و با اجبار محقق نمی‌شود (لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ).

۲. وضوح حق: حق و باطل کاملاً مشخص شده‌اند (تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ) و نیازی به اجبار نیست.

۳. دو رکن ایمان: حقیقت ایمان دو رکن دارد: نفی (کفر به طاغوت) و اثبات (ایمان به خدا).

۴. عروه الوثقی: کسی که این دو رکن را رعایت کند، به محکم‌ترین دستگیره (پیوند ناگسستنی با خدا) تمسک جسته است.

💙❤️❤️❤️💙

مطالب پیشنهادی دیگر

 

---------------------------------

آمارگیر وبلاگ

پیمایش به بالا