ویرایش نهایی این صفحه به زودی انجام خواهد شد.
این آیات، نتیجهی عملی توکل مؤمنان پس از جنگ احد را بیان میکند، توطئهی شیطان و عواقب کسانی که به سرعت به سمت کفر میروند را شرح میدهد، و در نهایت به دو مسئله مهم آزمایش الهی برای جداسازی خبیث از طیب و عواقب بخل در راه خدا میپردازد.
این آیات را با ترجمهای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم میکنم:
😈 وسوسه شیطان، جداسازی طیب از خبیث و عذاب بخل (آل عمران، آیات ۱۷۴ تا ۱۸۰)
﴿۱۷۴﴾ فَانقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ
ترجمه: پس [آن مؤمنان] با نعمت و فضل خدا بازگشتند، در حالی که هیچ بدی [و آسیبی] به آنان نرسیده بود؛ و از خشنودی خدا پیروی کردند؛ و خداوند صاحب فضلی بزرگ است.
توضیح کوتاه: این آیه، نتیجهی توکل و اقدام مؤمنان در واقعه حمراء الأسد (آیه ۱۷۳) است. به دلیل آمادگی آنها برای تعقیب دشمن، کفار ترسیدند و عقبنشینی کردند. در نتیجه، مؤمنان بدون درگیری مجدد و آسیب دیدن (لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ) بازگشتند. این خود، مصداق فضل و پاداش الهی است.
﴿۱۷۵﴾ إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ
ترجمه: به یقین، این [ترساندنها] تنها کار شیطان است که دوستان خود را میترساند؛ پس از آنان نترسید و اگر ایمان دارید، تنها از من بترسید.
توضیح کوتاه: ریشهی تهدیدهای روانی (همانند سخن آیه ۱۷۳) وسوسهی شیطان است. شیطان با ترسانیدن مؤمنان از اولیاء خود (مشرکان و کفار) میخواهد آنها را سست کند. مؤمن واقعی باید تنها از عظمت و کیفر خدا بترسد، نه از قدرت مخلوق.
﴿۱۷۶﴾ وَلَا یَحْزُنکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ۚ إِنَّهُمْ لَن یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا ۗ یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَهِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ
ترجمه: و رفتار کسانی که با شتاب به سوی کفر میروند، تو [ای پیامبر] را غمگین نسازد؛ به یقین، آنها هیچ زیانی به خدا نمیرسانند؛ خدا میخواهد که هیچ بهرهای در آخرت برای آنان قرار ندهد؛ و برای آنها عذابی بزرگ خواهد بود.
توضیح کوتاه: این آیه، تسلایی برای پیامبر (ص) در مورد سرعت برخی افراد (به ویژه منافقان) در بازگشت به کفر است. اعمال آنها در نهایت به خودشان آسیب میزند و هرگز به قدرت الهی خدشه وارد نمیکند. مجازات آنها، محرومیت کامل از پاداشهای آخرت و عذاب عظیم است.
﴿۱۷۷﴾ إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ لَن یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
ترجمه: به یقین، کسانی که کفر را در مقابل ایمان خریدند، هرگز هیچ زیانی به خدا نمیرسانند؛ و برای آنها عذابی دردناک خواهد بود.
توضیح کوتاه: تأکید بر خسارت معنوی کسانی که سعادت ابدی (ایمان) را با کفر عوض کردند (اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ). آنها ضرر را به خودشان زدهاند و خدا بینیاز است؛ عذابشان نیز بسیار دردناک (أَلِیمٌ) خواهد بود.
﴿۱۷۸﴾ وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ
ترجمه: و هرگز کسانی که کفر ورزیدهاند، گمان نبرند مهلتی که به آنان میدهیم (نُمْلِی لَهُمْ)، برایشان خوب است؛ بلکه مهلتشان میدهیم تا بر گناه خود بیفزایند؛ و برای آنان عذابی خوارکننده است.
توضیح کوتاه: توضیح سنت استدراج (مهلت دادن خدا به کافران و ستمگران). برخورداری و آسایش دنیوی آنها، نشانهی لطف نیست، بلکه فرصتی است تا با انجام گناههای بیشتر، گناهان خود را متراکم سازند (لِیَزْدَادُوا إِثْمًا). نتیجه نهایی این مهلت، عذاب تحقیرآمیز و خوارکننده (مُّهِینٌ) است.
﴿۱۷۹﴾ مَّا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَىٰ مَا أَنتُمْ عَلَیْهِ حَتَّىٰ یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ ۗ وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِن رُّسُلِهِ مَن یَشَاءُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ
ترجمه: خداوند هرگز مؤمنان را بر این حالی که شما [از اختلاط با منافقان] هستید رها نمیکند، مگر اینکه [با آزمایش] ناپاک (خَبِیث) را از پاک (طَیِّب) جدا سازد؛ و خداوند چنین نبوده که شما را بر غیب آگاه کند، ولی خداوند از میان پیامبرانش هر که را بخواهد [برای آگاهی دادن از غیب] برمیگزیند؛ پس به خدا و فرستادگانش ایمان بیاورید؛ و اگر ایمان آورید و پرهیزکاری کنید، پاداشی بزرگ خواهید داشت.
توضیح کوتاه: بیان فلسفهی آزمایشها (مانند احد) در جامعه اسلامی:
۱. جداسازی: هدف اصلی، تفکیک منافقان (خبیث) از مؤمنان راستین (طیب) است؛ زیرا اختلاط آنها باعث فساد میشود.
۲. علم غیب: خداوند مردم عادی را بر غیب (مانند نیات منافقان) آگاه نمیکند، بلکه این علم (به اندازهی نیاز) را تنها به رسولان برگزیدهاش میدهد.
۳. نتیجه: راه رستگاری، ایمان و تقوا است که پاداشی بزرگ در پی دارد.
﴿۱۸۰﴾ وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَّهُمْ ۖ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ ۖ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ
ترجمه: و کسانی که به آنچه خداوند از فضل خویش به آنها داده است، بخل میورزند، هرگز گمان نکنند این برایشان خوب است؛ بلکه این [بخل] برای آنها شر است؛ به زودی آنچه را به آن بخل ورزیدهاند، در روز قیامت طوق [مجازات] گردنشان خواهد شد؛ و میراث آسمانها و زمین برای خداست؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
توضیح کوتاه: این آیه، هشدار شدیدی دربارهی عاقبت بخل ورزیدن در راه خدا است.
۱. توهم خیر بودن بخل: بخیل گمان میکند این ثروت برایش خیر است، در حالی که شر است.
۲. مجازات روز قیامت: مال انباشته شده (مانند زکات نداده) در قیامت به صورت طوقی از آتش یا مار بر گردنشان آویزان میشود (سَیُطَوَّقُونَ).
۳. مالکیت ابدی: یادآوری این که تمام اموال دنیوی موقتی است و مالکیت نهایی (مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) از آن خداست؛ پس بخل برای چه؟
مطالب پیشنهادی دیگر
---------------------------------