داستان حضرت نوح (ع) در قرآن کریم به عنوان یکی از پیامبران بزرگ و از اولین پیامبران اولوالعزم با جزئیات بیان شده است. این داستان در سورههای مختلف قرآن، از جمله سورههای نوح، هود، شعراء، مؤمنون و غیره ذکر شده است. در اینجا به طور کامل به داستان حضرت نوح (ع) بر اساس قرآن کریم میپردازیم:
دعوت حضرت نوح (ع) به توحید
آغاز نبوت: حضرت نوح (ع) به عنوان یکی از اولین پیامبران به سوی قوم خود مبعوث شد تا آنها را به یکتاپرستی و دوری از بتپرستی دعوت کند. او به قومش گفت: “ای قوم من! خدا را بپرستید، جز او برای شما معبودی نیست. من از عذاب روز بزرگی بر شما بیمناکم.” (اعراف: ۵۹)
مقاومت قوم: قوم نوح با او مخالفت کردند و او را تکذیب کردند. بزرگان قوم به مردم گفتند: “این مرد جز بشری مانند شما نیست. میخواهد بر شما برتری جوید. اگر خدا میخواست (پیامبری بفرستد)، فرشتگانی میفرستاد. ما چنین چیزی را در پدران نخستین خود نشنیدهایم.” (مؤمنون: ۲۴)
استمرار دعوت: حضرت نوح (ع) با صبر و پایداری بیش از ۹۵۰ سال قومش را به ایمان و تقوا دعوت کرد و گفت: “ای قوم من! اگر من بر دلیل روشنی از پروردگارم باشم و رحمتی از جانب خود به من داده باشد، که بر شما مخفی مانده است، آیا ما (میتوانیم) شما را به آن مجبور سازیم در حالی که شما کراهت دارید؟” (هود: ۲۸)
تکذیب و استهزاء: قوم نوح به جای پذیرش دعوت او، به تمسخر و استهزاء او پرداختند و گفتند: “ای نوح! با ما مجادله کردی و بسیار هم مجادله کردی، پس آنچه را که به ما وعده میدهی بیاور، اگر از راستگویانی.” (هود: ۳۲)
ساختن کشتی
وحی الهی: خداوند به حضرت نوح وحی کرد که دیگر هیچ کسی از قومش ایمان نخواهد آورد و به او دستور داد که کشتی بزرگی بسازد: “و به نوح وحی کردیم که جز آنها که قبلاً ایمان آوردهاند، هیچ کس دیگر از قوم تو ایمان نخواهد آورد، پس از کارهایی که میکردند اندوهگین مباش. و زیر نظر ما و مطابق وحی ما کشتی را بساز.” (هود: ۳۶-۳۷)
تمسخر قوم: هنگامی که حضرت نوح (ع) مشغول ساختن کشتی بود، قومش او را مسخره میکردند. او به آنها گفت: “اگر ما را مسخره میکنید، ما نیز شما را مسخره خواهیم کرد همان گونه که ما را مسخره میکنید.” (هود: ۳۸)
طوفان و نجات مومنان
آغاز طوفان: وقتی فرمان الهی فرا رسید و آب از تنور جوشید، خداوند به نوح دستور داد تا از هر جفت حیوانات یک جفت به کشتی ببرد و خانوادهاش و مومنان را نیز سوار کند. او گفت: “و هنگامی که فرمان ما در رسید و آب از تنور جوشید، گفتیم: در آن (کشتی) از هر جفت دو تا (نر و ماده) سوار کن و نیز خانوادهات را مگر آن کس که قبلاً وعده (عذاب) بر او داده شده و کسانی که ایمان آوردهاند. و جز اندکی به او ایمان نیاورده بودند.” (هود: ۴۰)
غرق شدن کافران: طوفان عظیمی شروع شد و زمین و آسمان آب فراوانی فرو ریخت. حضرت نوح و مومنان نجات یافتند، اما تمام کافران، از جمله یکی از پسران نوح که به او ایمان نیاورده بود، غرق شدند. نوح به پسرش که از کافران بود، گفت: “ای پسرم! با ما سوار شو و با کافران مباش.” (هود: ۴۲)
توقف طوفان: پس از مدتی، خداوند به زمین و آسمان فرمان داد که آب فروکش کند و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت. “و گفته شد: ای زمین! آبت را فرو ببر و ای آسمان! (بارانت را) باز دار. و آب فرو نشست و کار پایان یافت و (کشتی) بر (کوه) جودی قرار گرفت.” (هود: ۴۴)
پایان داستان و پیامهای اخلاقی
توبه و شکرگزاری: حضرت نوح پس از نجات، به درگاه خداوند شکرگزاری کرد و از او طلب مغفرت کرد: “گفت: پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده تو حق است و تو از همه حکم کنندگان بهتر هستی.” (هود: ۴۵)
پیامهای اخلاقی: داستان حضرت نوح (ع) حاوی پیامها و آموزههای مهمی است:
- صبر و استقامت در دعوت به حق: حضرت نوح با وجود مقاومت و تمسخر قومش، بیش از ۹۵۰ سال به دعوت خود ادامه داد.
- توکل به خداوند: حضرت نوح همواره به خداوند توکل کرد و از او کمک خواست.
- عاقبت کفر و سرپیچی: قوم نوح به دلیل کفر و نافرمانی، دچار عذاب الهی شدند.
- پذیرش اراده الهی: حضرت نوح اراده الهی را پذیرفت و حتی در مورد فرزند نافرمانش به خداوند تسلیم بود.
نتیجهگیری
داستان حضرت نوح (ع) در قرآن کریم به عنوان یکی از نمونههای بزرگ دعوت به توحید، استقامت در راه حق و عاقبت کفر و سرپیچی آمده است. این داستان به مسلمانان نشان میدهد که همواره باید به خداوند توکل کنند، در دعوت به حق استقامت ورزند و از نافرمانی و کفر دوری کنند.