ترجمه و توضیح صفحه ۱۴ قرآن کریم

❤️❤️❤️❤️❤️

در این بخش، خداوند به ریشه‌های کفر و لجاجت بنی‌اسرائیل نسبت به قرآن می‌پردازد و تناقضات ادعاهای آن‌ها را با اعمالشان آشکار می‌سازد. این آیات را با ترجمه‌ای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم می‌کنم:


📖 کفر به قرآن از روی حسادت و ادعای دروغین ایمان (بقره، آیات ۸۹ تا ۹۳)

﴿۸۹﴾ وَلَمَّا جَاءَهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَکَانُوا مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الْکَافِرِینَ

ترجمه: و هنگامی که کتابی از جانب خداوند [= قرآن] برای آن‌ها آمد، در حالی که تأییدکننده‌ی چیزی بود که نزد خودشان بود، و پیش از آن [از خدا] تقاضای پیروزی بر کافران را داشتند [به وسیله‌ی همین پیامبر موعود]؛ اما وقتی چیزی را که [کاملاً] می‌شناختند برایشان آمد، به آن کافر شدند. پس لعنت خدا بر کافران باد.

توضیح کوتاه: این آیه نقطه‌ی اوج لجاجت است. عالمان یهود پیش از ظهور اسلام، با تکیه بر نشانه‌های پیامبر موعود در تورات، به خود امید پیروزی بر مشرکان می‌دادند. اما وقتی همان پیامبر با همان نشانه‌ها ظهور کرد، از روی حسادت و منافع دنیوی او را انکار کردند. این کفر آگاهانه، مستوجب لعنت (دوری از رحمت) الهی است.


﴿۹۰﴾ بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن یَکْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْیًا أَن یُنَزِّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ مُّهِینٌ

ترجمه: چه بد چیزی است که خود را به آن فروختند: اینکه به سبب حسد و سرکشی، به آنچه خداوند نازل کرده است کفر ورزیدند؛ [حسادتشان از این بود] که چرا خداوند فضل خود را بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل می‌کند. پس گرفتار خشمی بالای خشم شدند، و برای کافران، عذابی خوارکننده است.

توضیح کوتاه: انگیزه اصلی کفر آن‌ها بَغْی (سرکشی و حسادت) بود؛ نه جهل. آن‌ها نمی‌توانستند بپذیرند که آخرین پیامبر از قوم آن‌ها (بنی‌اسرائیل) نباشد. این کفر از روی حسادت، خشم اول (کفرهای گذشته) را با خشم جدید (کفر به قرآن) در هم آمیخت. مجازات این کفر، عذابی است که علاوه بر درد، خوارکننده (مُهینٌ) نیز هست.


﴿۹۱﴾ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَیْنَا وَیَکْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِیَاءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ

ترجمه: و هنگامی که به آنان گفته می‌شود: «به آنچه خداوند [بر محمد] نازل کرده ایمان بیاورید»، می‌گویند: «ما تنها به آنچه بر خود ما نازل شده، ایمان می‌آوریم.» و به آنچه ماورای آن است کافر می‌شوند، در حالی که آن [قرآن] حق است و تصدیق‌کننده‌ی کتاب آن‌هاست. بگو: «اگر [به آنچه بر شما نازل شده] مؤمن بودید، پس چرا پیش از این، پیامبران خدا را می‌کشتید؟»

توضیح کوتاه: این آیه ادعای ایمان گزینشی آن‌ها را باطل می‌کند. آن‌ها ادعا می‌کردند که فقط به تورات ایمان دارند. خداوند می‌فرماید: قرآن حق است و مؤید تورات؛ بنابراین، اگر واقعاً به تورات ایمان داشتید، به قرآن ایمان می‌آوردید. سپس با اشاره به قتل پیامبران گذشته، دروغ‌گویی آن‌ها در ادعای ایمان به کتب قبلی را اثبات می‌کند.


﴿۹۲﴾ وَلَقَدْ جَاءَکُم مُّوسَىٰ بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ

ترجمه: و به یقین، موسی معجزات و دلایل روشنی برای شما آورد، اما شما پس از رفتن او، گوساله را [به خدایی] گرفتید، در حالی که شما ستمکار بودید.

توضیح کوتاه: این آیه نیز تناقض دیگری را یادآوری می‌کند: آن‌ها با وجود مشاهده‌ی معجزات روشن موسی (بَیِّنات)، به محض غیبت کوتاه او، به گوساله‌پرستی روی آوردند. این عمل نشان می‌دهد که ایمانشان حتی به پیامبر خودشان هم سطحی و متزلزل بوده است.


﴿۹۳﴾ وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّهٍ وَاسْمَعُوا ۖ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَأُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا یَأْمُرُکُم بِهِ إِیمَانُکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ

ترجمه: و [به یاد آورید] هنگامی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سرتان برافراشتیم [و گفتیم:] «آنچه را به شما داده‌ایم، با قوّت بگیرید و بشنوید.» [اما آن‌ها با زبان] گفتند: «شنیدیم و نافرمانی کردیم.» و [محبت] گوساله به سبب کفرشان در دل‌هایشان عجین شده بود. بگو: «اگر [به زعم خود] مؤمن هستید، چه فرمان زشتی است آنچه ایمان شما به آن دستور می‌دهد!»

توضیح کوتاه: این آیه به اوج پیمان‌شکنی و نفاق آشکار اشاره دارد. آن‌ها در مقابل فرمان الهی (که کوه بر سرشان بود)، با زبان ادعای اطاعت کردند، اما در دل به صراحت گفتند: «سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا» (شنیدیم و نافرمانی کردیم). نفوذ شرک (گوساله) در قلبشان به حدی رسید که گویی با آب به جانشان کشیده شده است (أُشْرِبُوا). سرانجام، خداوند با توبیخ، ادعای ایمان آن‌ها را نفی می‌کند.

💙❤️❤️❤️💙

صفحات پیشنهادی دیگر

 

---------------------------------

آمارگیر وبلاگ

پیمایش به بالا