ترجمه و توضیح صفحه ۴۳ قرآن کریم

ویرایش نهایی این صفحه به زودی انجام خواهد شد.

این بخش از سوره بقره، در امتداد آیات قبل (آیه الکرسی و نفی اجبار در دین)، به بحث سرپرستی، مرز بین حق و باطل، و ذکر دو نمونه‌ی شگفت‌انگیز از قدرت الهی در اثبات توحید و معاد می‌پردازد. این آیات را با ترجمه‌ای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم می‌کنم:


🌓 ولایت الهی و طاغوتی، و دو برهان قدرت خدا (بقره، آیات ۲۵۷ تا ۲۵۹)

﴿۲۵۷﴾ اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

ترجمه: خداوند، سرپرست و یاور (وَلِیُّ) کسانی است که ایمان آورده‌اند؛ آن‌ها را از تاریکی‌ها (الظُّلُمَاتِ) به سوی نور خارج می‌کند. و کسانی که کفر ورزیدند، یاورانشان طاغوت [= شیطان و جباران] هستند؛ آن‌ها را از نور به سوی تاریکی‌ها می‌کشانند. آنان اهل آتش هستند و در آن جاودانه خواهند ماند.

توضیح کوتاه: این آیه، مفهوم ولایت (سرپرستی و رهبری) را در دو جبهه‌ی حق و باطل مشخص می‌کند.

۱. ولایت خدا: مؤمنان تحت هدایت خدا هستند. “تاریکی‌ها” (جمع) نماد جهل، شرک، کفر و گمراهی هستند که خدا مؤمن را از همه آن‌ها خارج کرده و به “نور” (توحید و هدایت) می‌رساند.

۲. ولایت طاغوت: کافران تحت سرپرستی طاغوت (هر نیروی طغیانگر) هستند که آن‌ها را از فطرت پاک و نور اولیه (که در وجود هر انسانی هست) دور کرده و به تاریکی‌های گمراهی می‌کشاند.

۳. نتیجه: سرانجام کسانی که ولایت طاغوت را پذیرفتند، خلود در آتش است.


﴿۲۵۸﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ

ترجمه: آیا [ای پیامبر] به حال کسی که به دلیل آنکه خدا به او حکومت داده بود، با ابراهیم درباره‌ی پروردگارش مجادله کرد، ننگریستی؟ آنگاه که ابراهیم گفت: «پروردگار من کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند.» او [= نمرود] گفت: «من نیز زنده می‌کنم و می‌میرانم.» ابراهیم گفت: «پس قطعاً خداوند خورشید را از مشرق می‌آورد، تو آن را از مغرب بیاور!» پس آن کافر مبهوت و مات شد. و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمی‌کند.

توضیح کوتاه: این آیه، اولین برهان قدرت الهی را در قالب داستان مجادله‌ی حضرت ابراهیم با نمرود (حاکم مستبد و مدعی خدایی) بیان می‌کند.

۱. برهان اول: حیات و مرگ: ابراهیم با استدلال بر قدرت مطلق خدا بر حیات و مرگ آغاز کرد. نمرود با کشتن یک زندانی و آزاد کردن یک زندانی دیگر، به غلط ادعای مشابهی کرد.

۲. برهان قاطع: تسخیر کائنات: ابراهیم برای اتمام حجت، به نمرود دستور داد که یک معجزه‌ی تکوینی انجام دهد و نظم جهان (حرکت خورشید) را به هم بزند. نمرود، که قدرت تغییر قوانین جهان را نداشت، مبهوت (فَبُهِتَ) شد.

۳. نتیجه: این واقعه نشان می‌دهد که قدرت حاکمیت (مُلْک) زمینی، هرگز به معنای قدرت خالقیت و ربوبیت نیست، و ستمکاران (الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ) به دلیل لجاجت، هرگز هدایت نمی‌شوند.


﴿۲۵۹﴾ أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرْیَهٍ وَهِیَ خَاوِیَهٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَهَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ ۖ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَهَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَهً لِّلنَّاسِ ۖ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

ترجمه: یا [همانند] کسی [عزیر یا ارمیای نبی] که از کنار یک روستای ویران عبور کرد که سقف‌هایش بر زمین فرو ریخته بود. گفت: «چگونه خداوند این [روستا] را پس از مرگش زنده می‌کند؟» پس خداوند او را صد سال میراند، سپس او را برانگیخت. [خداوند] پرسید: «چه مدت درنگ کردی؟» گفت: «یک روز یا پاره‌ای از روز.» گفت: «بلکه صد سال درنگ کرده‌ای. به غذای خود و نوشیدنی‌ات بنگر که تغییر نکرده است، و به الاغ خود بنگر [که پوسیده شده است]؛ و [ما این کار را کردیم] تا تو را نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم. و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آن‌ها را بلند می‌کنیم و به هم می‌پیوندیم، سپس بر آن‌ها گوشت می‌پوشانیم.» پس چون این [قدرت] بر او آشکار شد، گفت: «[اکنون] می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست.»

توضیح کوتاه: این آیه، دومین برهان قدرت الهی را در قالب داستانی شگفت‌انگیز درباره‌ی امکان معاد و زنده شدن پس از مرگ بیان می‌کند.

۱. شبهه: فردی با دیدن روستایی کاملاً ویران، در مورد چگونگی بازسازی حیات توسط خدا سؤال کرد.

۲. معجزه (اثبات معاد): خداوند او را صد سال میراند و دوباره زنده کرد.

۳. تفاوت زمان درک شده و واقعی: فرد گمان کرد یک روز خوابیده، اما صد سال گذشته بود.

۴. برهان‌های محسوس: برای رفع شبهه، دو نشانه‌ی متضاد ارائه شد: غذای او در طول این سال‌ها فاسد نشده بود، اما الاغش تبدیل به استخوان شده بود. سپس خدا روند زنده شدن الاغ (پیوند استخوان‌ها و پوشاندن گوشت) را به او نشان داد.

۵. نتیجه نهایی: فرد کاملاً قانع شد و اذعان کرد که خداوند بر هر کاری تواناست (أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).

💙❤️❤️❤️💙

مطالب پیشنهادی دیگر

 

---------------------------------

آمارگیر وبلاگ

پیمایش به بالا