ویرایش نهایی این صفحه به زودی انجام خواهد شد.
این آیات، پس از داستان عیسی (ع) و ماجرای مباهله، بر حقانیت توحید و وحدت ادیان الهی تأکید میکند و اهل کتاب را به دلیل تفرقهافکنی و تحریف دین سرزنش مینماید.
این آیات را با ترجمهای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم میکنم:
🤝 دعوت به کلمه سَواء (توحید مشترک) و جایگاه حضرت ابراهیم (آل عمران، آیات ۶۲ تا ۷۰)
﴿۶۲﴾ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ ۚ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
ترجمه: به یقین، این [آنچه دربارهی عیسی گفتیم] داستان راستین (الْقَصَصُ الْحَقُّ) است؛ و هیچ معبودی جز «الله» نیست؛ و به یقین، خداوند همان توانای شکستناپذیر [و] حکیم است.
توضیح کوتاه: پس از بیان دقیق داستان عیسی (ع)، خداوند بر دو نکته تأکید میکند: ۱. حقانیت روایت قرآنی. ۲. توحید مطلق، که ریشهی اصلی نزاع با اهل کتاب بود. تمام قدرت و حکمت (عزیز و حکیم) از آنِ خداست.
﴿۶۳﴾ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ
ترجمه: پس اگر [از حق] روی برگرداندند، [بدان که] خداوند به مفسدان داناست.
توضیح کوتاه: رویگردانی از حقیقتی که به وضوح بیان شده (کفر بعد از علم)، معادل فساد در زمین است؛ زیرا منجر به تفرقهافکنی و گمراهی میشود، و خدا از نیت مفسدان آگاه است.
﴿۶۴﴾ قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
ترجمه: بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی یک سخن [و اصل] که میان ما و شما مشترک است [و آن این است] که: جز الله را نپرستیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و برخی از ما، برخی دیگر را به جای خداوند به عنوان پروردگار نگیرد.» پس اگر روی برگرداندند، بگویید: «گواه باشید که ما [فقط] تسلیمشدگان [= مسلمان] هستیم.»
توضیح کوتاه: این آیه، مشهور به آیهی دعوت به کلمه سَواء (نقطه مشترک و عادلانه)، دستورالعمل پیامبر برای وحدت ادیان الهی است.
۱. سه اصل توحید:
* توحید در عبادت: فقط خدا را بپرستیم.
* نفی شرک: هیچ شراکتی برای او قائل نشویم.
* نفی ربوبیت بشری: هیچ انسانی (حتی عالمان و راهبان) را به جای خدا به عنوان ارباب و قانونگذار مطلق نپذیریم.
۲. اعلام اسلام: اگر اهل کتاب این اصول مشترک را نپذیرفتند، مؤمنان باید قاطعانه بر تسلیم مطلق خود در برابر خدا (مُسْلِمُونَ) تأکید کنند.
﴿۶۵﴾ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّوْرَاهُ وَالْإِنجِیلُ إِلَّا مِن بَعْدِهِ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
ترجمه: ای اهل کتاب! چرا دربارهی ابراهیم مجادله میکنید؟ در حالی که تورات و انجیل نازل نشدند مگر پس از او. آیا تعقل نمیکنید؟
توضیح کوتاه: این آیه، منطق یهود و نصاری را در ادعای انتساب ابراهیم به خودشان نقد میکند.
۱. تناقض تاریخی: حضرت ابراهیم (ع) بسیار پیشتر از نزول تورات و انجیل زندگی میکرد، پس نمیتوانسته پیرو دین خاص یهود یا نصاری باشد.
۲. نقد عدم تعقل: این مجادله، نشانهی بیخردی و عدم تعقل است، چرا که با اصول بدیهی تاریخی در تضاد است.
﴿۶۶﴾ هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکُم بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیمَا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ ۚ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
ترجمه: شما کسانی هستید که [قبلاً] دربارهی آنچه به آن آگاهی داشتید، بحث کردید، پس چرا دربارهی آنچه به آن هیچ آگاهی ندارید، مجادله میکنید؟ و خدا میداند، و شما نمیدانید.
توضیح کوتاه: سرزنش اهل کتاب به دلیل مجادله در امور فرعی (که دربارهاش علم داشتند) و اصرار بر بحث در امور اصلی (مانند حقیقت دین ابراهیم) که علم آن نزد خداست. این کار نشان میدهد که انگیزهی آنها، حقیقتجویی نیست.
﴿۶۷﴾ مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَٰکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
ترجمه: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه یکتاپرست خالص (حَنِیفًا مُّسْلِمًا) بود و هرگز از مشرکان نبود.
توضیح کوتاه: این آیه، هویت حقیقی ابراهیم (ع) را مشخص میکند. او پیرو دینی بود که اساس آن، حنیفیت (خلوص در توحید) و اسلام (تسلیم محض به خدا) بود، نه دینهای فرعی بعدی. این تأکید، هدف ادیان ابراهیمی را در توحید خالص معرفی میکند.
﴿۶۸﴾ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا ۗ وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ
ترجمه: به یقین، نزدیکترین و شایستهترین مردم به ابراهیم، کسانی هستند که از او پیروی کردند، و این پیامبر [محمد (ص)] و کسانی که ایمان آوردند [= مسلمانان]. و خداوند سرپرست مؤمنان است.
توضیح کوتاه: این آیه، معیار انتساب به ابراهیم را پیروی از روش توحیدی او (اتَّبَعُوهُ) میداند، نه نسب نژادی. لذا، پیامبر اسلام و مؤمنان که بر اساس توحید خالص عمل میکنند، شایستهترین پیروان ابراهیم هستند.
﴿۶۹﴾ وَدَّت طَّائِفَهٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ
ترجمه: گروهی از اهل کتاب دوست داشتند شما را گمراه کنند، در حالی که جز خودشان را گمراه نمیکنند و [از این امر] آگاه نیستند.
توضیح کوتاه: این آیه، از توطئههای گروهی از اهل کتاب برای گمراه کردن مسلمانان پرده برمیدارد. خداوند به مسلمانان اطمینان میدهد که مکر آنها تنها به زیان خودشان تمام میشود، چرا که بدون آگاهی و هدف، بر گمراهی خودشان اصرار میورزند.
﴿۷۰﴾ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ
ترجمه: ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر میشوید، در حالی که خود گواه [بر حقانیت آن] هستید؟
توضیح کوتاه: این آیه، یک سرزنش شدید است. کافرانِ اهل کتاب، کافرانی بودند که حق را میشناختند و گواه بر آن بودند (تَشْهَدُونَ)، اما از روی کبر و بغی (چنانکه در آیه ۱۹ گذشت)، آن را انکار میکردند.
مطالب پیشنهادی دیگر
---------------------------------