ویرایش نهایی این صفحه به زودی انجام خواهد شد.
این آیات، ادامه سوره آل عمران است و به تبیین دقیقتر تحریفات اهل کتاب، اصول توحیدی نبوت، و پیمان خداوند از همهی پیامبران برای تصدیق پیامبر بعدی میپردازد.
این آیات را با ترجمهای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم میکنم:
📜 تحریف کتاب، جایگاه انسان در نبوت و پیمان انبیا (آل عمران، آیات ۷۸ تا ۸۳)
﴿۷۸﴾ وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقًا یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ
ترجمه: و به یقین، گروهی از آنان [اهل کتاب] هستند که زبان خود را هنگام خواندن کتاب [تحریفشده]، چنان میگردانند [و زیر و رو میکنند] تا گمان کنید آن [کلام تحریفشده] از کتاب [اصلی] است، در حالی که از کتاب [خدا] نیست. و میگویند: «این از جانب خداست»، در حالی که از جانب خدا نیست. و بر خدا دروغ میبندند، در حالی که خود میدانند [که دروغ است].
توضیح کوتاه: این آیه، به یکی از شیوههای اصلی تحریف (تحریف لفظی و معنوی) اشاره دارد:
۱. تحریف لفظی (یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم): با تغییر لحن و صوت یا جابهجا کردن کلمات، سخنان خود را شبیه متن اصلی کتاب مقدس میکردند تا شنونده گمان کند جزئی از متن اصلی است.
۲. تحریف در انتساب: دروغ بستن بر خدا (یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ) با انتساب سخنان باطل خود به وحی الهی، با وجود آگاهی کامل از دروغ بودن آن.
﴿۷۹﴾ مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّهَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِّی مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰکِن کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنتُمْ تَدْرُسُونَ
ترجمه: برای هیچ بشری که خداوند به او کتاب و حکم و نبوت داده است، شایسته نیست که به مردم بگوید: «به جای خدا، بندگان من باشید.» بلکه [شایسته است که بگوید:] «ربّانی [= الهی و خدایی] باشید، به سبب آنکه کتاب [خدا] را به دیگران میآموزید و خودتان آن را میخوانید و درس میگیرید.»
توضیح کوتاه: این آیه، پاسخی به ادعاهای شرکآلود در حق پیامبران (همچون عیسی و عزیر) و همچنین نقد جاهطلبی عالمان و رهبران دینی است.
۱. نفی الوهیت و بندگی بشری: هدف از نبوت، هدایت به سوی خداست، نه دعوت مردم به پرستش خود پیامبر.
۲. هدف نبوت: دعوت به ربّانی بودن (کامل و خدایی شدن) است، یعنی کسانی که به علم و عمل به کتاب خدا آراسته شده و دیگران را نیز تربیت میکنند.
﴿۸۰﴾ وَلَا یَأْمُرَکُمْ أَن تَتَّخِذُوا الْمَلَائِکَهَ وَالنَّبِیِّینَ أَرْبَابًا ۗ أَیَأْمُرُکُم بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ
ترجمه: و [هیچ پیامبری] شما را فرمان نمیدهد که فرشتگان و پیامبران را ارباب [و پروردگاران] بگیرید. آیا شما را به کفر فرمان میدهد، پس از آنکه مسلمان شدهاید [و تسلیم حق گشتهاید]؟
توضیح کوتاه: این آیه، ادامه تبیین اصل توحید است. هیچ رسولی نمیتواند به چیزی که در ذات خود شرک است (پرستش ملائکه یا انبیا) فرمان دهد. این سؤال پایانی، ماهیت شرک را بهعنوان خروج از دایره اسلام و تسلیم در برابر خدا مشخص میکند.
﴿۸۱﴾ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّینَ لَمَا آتَیْتُکُم مِّن کِتَابٍ وَحِکْمَهٍ ثُمَّ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ ۚ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَىٰ ذَٰلِکُمْ إِصْرِی ۖ قَالُوا أَقْرَرْنَا ۚ قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ
ترجمه: و [به یاد آور] هنگامی که خداوند از پیامبران پیمان گرفت [که:] «هرگاه به شما کتاب و حکمت دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که تصدیقکننده [کتاب] شما بود، حتماً به او ایمان بیاورید و یاریاش کنید.» [خداوند] فرمود: «آیا اقرار کردید و بار سنگین عهد مرا بر دوش گرفتید؟» گفتند: «اقرار کردیم.» [خداوند] فرمود: «پس گواه باشید، و من نیز با شما از گواهانم.»
توضیح کوتاه: این آیه، بیانگر پیمان ازلی و فراگیر خداوند از همهی انبیا در مورد پیامبر خاتم (ص) است.
۱. محتوای پیمان: هر پیامبری باید هم به پیامبران قبلی ایمان داشته باشد و هم به پیامبر بعدی (بهویژه پیامبری که مصدّق کتب آنهاست) ایمان آورد و او را یاری کند.
۲. تأکید بر عهد: اصْرِی (بار سنگین عهد) نشاندهنده اهمیت این پیمان است. اقرار انبیا نشان میدهد که پذیرش محمد (ص) در برنامهی نبوت الهی بوده و انکار آن از سوی پیروان ادیان، خلاف عهد پیامبران آنهاست.
﴿۸۲﴾ فَمَن تَوَلَّىٰ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
ترجمه: پس هر کس بعد از این [پیمان و تأکید] روی بگرداند، آنها همان فاسقان [= خارجشدگان از فرمان خدا] هستند.
توضیح کوتاه: نتیجهی سرپیچی از این پیمان بزرگ (که شامل ایمان به پیامبر خاتم است)، فسق (خروج از اطاعت) است. این آیه، اهل کتابی را که حقیقت را میدانند و انکار میکنند، فاسق مینامد.
﴿۸۳﴾ أَفَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ
ترجمه: آیا [این سرپیچیکنندگان] دینی غیر از دین خدا را میجویند؟ در حالی که هر کس در آسمانها و زمین است، خواه از روی میل و رغبت، و خواه با اکراه، تسلیم فرمان او گشته است؛ و همه به سوی او بازگردانده میشوند.
توضیح کوتاه: این آیه، با یک سؤال توبیخی، به فراگیری و عمومیت دین اسلام (تسلیم) در کل هستی اشاره میکند.
۱. تسلیم در هستی: تمام موجودات (انسانها، حیوانات و جمادات) خواه با میل (مانند مؤمنان) و خواه با اکراه (مانند کافران در مواجهه با قوانین طبیعی و مرگ)، در برابر ارادهی الهی تسلیم هستند (أَسْلَمَ…).
۲. نتیجهگیری: وقتی تمام هستی تسلیم ارادهی تکوینی خداست، چگونه انسان میتواند از تسلیم در برابر ارادهی تشریعی (دین) او سرباز زند؟
مطالب پیشنهادی دیگر
---------------------------------