داستان کوتاه انگلیسی ساده – دوش خوب

She goes to the market. She buys ingredients for lunch and dinner. She goes to the pharmacy. She picks up her medicine. She goes to school. She takes three tests. She goes to the park. She runs ten laps. She finally goes home. She is tired and sweaty. What a day! She takes a cold shower. She feels good.

💙❤️❤️❤️💙

او به بازار می رود. مواد لازم را برای ناهار و شام می خرد. به داروخانه می رود. دارویش را برمی دارد. به مدرسه می رود. او سه امتحان می دهد. به پارک می رود. ده دور می دود. بالاخره به خانه می رود. او خسته و عرق کرده است. عجب روزی! دوش آب سرد می گیرد. او احساس خوبی دارد.

2 دیدگاه دربارهٔ «داستان کوتاه انگلیسی ساده – دوش خوب»

  1. ژوان امینی/یازدهم طراحی دوخت"۱۷"

    She goes to the market. She buys ingredients for lunch and dinner. She goes to the pharmacy. She picks up her medicine. She goes to school. She takes three tests. She goes to the park. She runs ten laps. She finally goes home. She is tired and sweaty. What a day! She takes a cold shower. She feels good.
    او به بازار می رود. مواد لازم را برای ناهار و شام می خرد. به داروخانه می رود. دارویش را برمی دارد. به مدرسه می رود. او سه امتحان می دهد. به پارک می رود. ده دور می دود. بالاخره به خانه می رود. او خسته و عرق کرده است. عجب روزی! دوش آب سرد می گیرد. او احساس خوبی دارد.

  2. ژوان امینی/یازدهم طراحی دوخت"۱۶"

    She goes to the market. She buys ingredients for lunch and dinner. She goes to the pharmacy. She picks up her medicine. She goes to school. She takes three tests. She goes to the park. She runs ten laps. She finally goes home. She is tired and sweaty. What a day! She takes a cold shower. She feels good.
    او به بازار می رود. مواد لازم را برای ناهار و شام می خرد. به داروخانه می رود. دارویش را برمی دارد. به مدرسه می رود. او سه امتحان می دهد. به پارک می رود. ده دور می دود. بالاخره به خانه می رود. او خسته و عرق کرده است. عجب روزی! دوش آب سرد می گیرد. او احساس خوبی دارد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آمارگیر وبلاگ

پیمایش به بالا