42 دیدگاه دربارهٔ «درس ۱ زبان پایه ۱۱ – درس ۱ زبان یازدهم»
زریان نصراللهی یازهم تجربی A_ص 26و27 فعالیت 5
Strong: You can’t always be strong, sometimes you just need to be alone
قوی:تو نمیتونی همیشه قوی باشی،گاهی فقط احتیاج داری تنها باشی
______________________________________
World: If there was no religion, this world would be the best possible world
دنیا:اگر دین و مذهبی وجود نداشت،این دنیا بهترین دنیای ممکن بود
______________________________________
Amazing: Small daily progress will lead to amazing results in the long run
شگفت انگیز:پیشرفت روزانه کوچک،در طولانی مدت منجر به نتایج شگفت انگیز خواهد شد
______________________________________
Exercising: Exercising to move, not destroy. The world wasn’t built in a day, and our bodies aren’t built in a day.
ورزش کردن:ورزش برای تحرک داشتنه،نه نابود کردن.جهان در یک روز ساخته نشده،و بدن ما در یک روز ساخته نمی شود
______________________________________guit: Sometimes leaving someone or something is very wise
ترک کردن:گاهی وقت ها ترک کردن کسی یا چیزی حکمتی بسیار بزرگی دارد
زریان نصراللهی یازهم تجربی A_ص 23و22 فعالیت 4
wishes:Keep your dreams big and
your worries small
آرزوها:آرزوهایت را بزرگ و نگرانی هایت را کوچیک نگه دار.
______________________________________
society:The emotions of today’s society can be summed up in three things: self-righteousness, sensual pleasure and tiredness of living
جامعه:احساسات جامعه امروزی در سه چیز خلاصه می شود:خودپسندی،لذات شهوی و خستگی از زیستن
______________________________________
Makeup: I love the confidence that makeup gives me
آرایش کردن:من عاشق اعتماد به نفسی هستم که حس آرایش کردن به من میده
______________________________________
Valuable: You can never question a woman’s high-ranking status and valuableness. Women always have a high-ranking status.
با ارزش:هیچ وقت با ارزش بودن و جایگاه بلند مرتبه یک زن را زیر سوال برد زنان همیشه دارای جایگاهی بلند مرتبه هستند
______________________________________
Language: Everyone is fluent in their mother tongue and other languages are difficult for them
زبان:همه بر زبان مادری خود مسلط هستند و زبان های دیگر برایشان سخت است
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۲۰
Some of the neighbors complained about the noise from our party
برخی از همسایگان در مورد سروصدای مهمانی ما اعتراض کردند
They laughed at her jokes
آنها به شوخیهای او خندیدند
The film is not suitable for children
این فیلم مناسب کودکان نیست
I have to get some sleep
باید کمی بخوابم
Speak loudly please
لطفا با صدای بلند صحبت کن
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۹
Don’t believe everything you read on the Internet
همه چیزهایی که در اینترنت میخوانی باور نکن
She always gets good grades
او همیشه نمرات خوبی می گیرد
He was accused of receiving money in return for conniving with their thievery
او متهم شد که پول گرفته و در عوض دزدی های آنها را نادیده گرفته است
Your conclusion is good but the final sentence is too long and complicated
جمع بندی شما خوب است اما جمله آخر زیادی طولانی و پیچیده است
I respect him for his honesty
به او برای صداقتش احترام میگذارم
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۸
Can i have a drink?
می توانم یک نوشیدنی بخورم؟
They learn Russian at school
آنها در مدرسه زبان روسی میآموزند
We visited a few galleries while we were in Prague
ما وقتی در پراگ بودیم از چندین گالری بازدید کردیم
I’ve borrowed some CDs from Mike
من از مایک چند سی دی قرض گرفتهام
The earth turns on its axis once every 24 hours
زمین هر ۲۴ ساعت حول محور خود می چرخد
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۷
A candle glimmered behind the window
در پشت پنجره شمعی سوسو می زد
Getting a visa isn’t as simple as you might suppose
گرفتن ویزا آنقدرها هم که فکر می کنید ساده نیست
She has just begun a life sentence for murder
او به تازگی به دلیل قتل به حبس ابد محکوم شد
Painting my favorite subject
نقاشی موضوع مورد علاقه من است
Am is one of the forms of the verb be
be یکی از جلوه های وجود فعل am است
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۶
Need 2 kilograms of rice
من دو کیلو برنج نیاز دارم
Did you bring an umbrella with you?
آیا چتر همراه خودت آوردی
Don’t debase yourself by asking for money
با درخواست پول خودت را خوار و خفیف نکن
She could leave a message on the answering machine
او می توانست روی پیام گیر یک پیغام بگذارد
Do you have my cell number?
شماره تلفن همراه من را داری؟
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۵
You can’t expect to learn a foreign language in a week
شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که یک زبان خارجی را در یک هفته یاد بگیرید
He was wrongly convicted of the murder
او اشتباها به قتل محکوم شد
I have a very important meeting this morning
امروز صبح یک جلسه بسیار مهم دارم
She put her cup and saucer down on the table
او فنجان و نعلبکیاش را روی میز گذاشت
I put my bag in the hall under the chair
من کیفم را در راهرو زیر صندلی گذاشتم
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۴
They built up the stone wall piece by piece
آنها آن دیوار سنگی را تکه به تکه ساختند
We had several bottles of beer left
چند بطری آبجو مانده بودیم
I bought five loaves of bread
من پنج قرص نان خریدم
I was only obeying orders
من فقط داشتم از دستورات پیروی میکردم
There is a crack in the glass
یک ترک در شیشه وجود دارد
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۳
Researchers uncovered new facts about his family
محققان حقایق جدیدی درباره خانوادهاش کشف کردند
I’m trying my best
من سعی میکنم بهترین عملکرد خود را داشته باشم
I couldn’t sleep because the bed was so uncomfortable
من نمی توانستم بخوابم چون تخت خیلی نا راحت بود
I often have a glass of milk before bed
من قبل از خواب اغلب یک لیوان شیر مینوشم
Cut the meat into thin slices
گوشت را به تکههای باریک برش بزنید
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۲
A speaker with a nip in his words
ناطقی که حرف های نیش دار می زند
She read as many books as she could
او هر چه می تواند کتاب می خواند
She’s always losing her car keys
او همیشه سوئیچ ماشینش را گم میکند
He disappeared into the trees
او در میان درختان ناپدید شد
She wants to become an actress in the future
او میخواهد در آینده بازیگر شود
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۱
He quickly realized she wasn’t telling the truth
او به سرعت متوجه شد که آن دختر راستش را نمی گوید
The development of babies in their first year of life is so fast
رشد بچهها در سال نخست زندگیشان بسیار سریع است
Big and large are synonyms
گنده و بزرگ هم معنی هستند
He is similar to me
او شبیه به من است
I have a difficult exam next Friday
من جمعه بعدی یک امتحان سخت دارم
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۱۰
I grew up in Scotland
من در اسکاتلند بزرگ شدم
He submitted his homework late, therefore he didn’t get a good grade
او تکالیف خود را دیر ارائه کرد،بنابراین نمره خوبی نگرفت
I’m looking for the truth
به دنبال حقیقت هستم
The disease seems to be specific to certain types of plants
آن بیماری به نظر میرسد مختص گونههای خاصی از گیاهان باشد
I read an interesting piece of information in the newspaper
من اطلاعات جالبی در روزنامه خواندم
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۹
His large income enables him to travel abroad every year
درآمد کلان او باعث می شود هر سال به خارج از کشور سفر کند
International trade has expanded
بازرگانی بین المللی گسترش یافته است
I’ve got a book about Jung
من یک کتاب در مورد یونگ دارم
Fewer women wear hats these days
امروزه زنان کمتری کلاه می گذارند
I got a call from Pete last night
دیشب پیت با من تماس گرفت
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۸
I had the feeling of something crawling crawling across my foot
حسی دارم که چیزی روی پای من دارد می خزد
Her piano playing has greatly improved
پیانو نوازیدن او تا حد زیادی بهبود یافته است
She wears something different every day
او هر روز چیز متفاوتی می پوشد
Oceania is mainly made up of Australia a new Zealand
اقیانوسیه عمدتا از استرالیا و نیوزلند تشکیل شده است
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۷
Car prices vary greatly across Europe
قیمت ماشینها در سراسر اروپا بسیار متفاوت است
I make up my bed in the mornings
من صبحها تختخوابم را مرتب میکنم
The player continued in the game despite his injuries
بازیکن علیرغم جراحاتش به بازی ادامه میدهد
The question are intended to test your general knowledge
هدف سوالات تست کردن دانش عمومی شماست
His belief in God gave him hope during difficult times
ایمان او به خدا او را در روزهای سخت امیدوار می کرد
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۶
Scientists say that by 2050,wind power can meet the needs of the world
دانشمندان گفتند که در سال ۲۰۵۰،انرژی بادی میتواند نیازهای جهان را تامین کند
Many prominent men have been born in this century
انسان های برجسته بسیاری در این سده به دنیا آمدهاند
Our teacher trieds to explain the new word by means of sign language
معلم ما سعی کرد واژه های جدید را با کمک زبان اشاره به ما توضیح دهد
He is danger to society
او یک خطر برای جامعه است
She had the ability to explain things clearly
او این توانایی را داشت که چیز ها را واضح توضیح دهد
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۵
She’s a native California
او بومی کالیفرنیا است
The clinic provides a full range of medical services
درمانگاه گستره ای کامل از خدمات پزشکی را ارائه می دهد
At one time miniskirts were very popular
در یک بازه ای از زمان دامن های کوتاه خیلی پر طرفدار بودند
83 percent of people belong to working class
83 درصد مردم از طبقه کارگر هستند
He asked us to imagine a world without poverty or war
او از ما خواست جهانی بدون فقر و جنگ را تصور کنیم
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
فعالیت ۴
Please send it today,if possible
لطفا اگر مقدور است،آن را امروز بفرستید
Your absolutely right
کاملا حق با شماست
Flooding is likely in some coastal regions of the Northeast
وقوع سیلاب در برخی مناطق ساحلی شمال شرقی محتمل است
Asia and Africa are the biggest continents
آسیا و آفریقا بزرگترین قارهها هستند
You can’t exist without water for more than a week
شما نمی توانید بدون آب بیشتر از یک هفته زنده بمانید
لطفا از جملات کامل تر و ترجمه های دقیق تر استفاده بفرمائید. با تشکر
ژینو عبد الله زاده یازدهم تجربی Aفعالیت ۳
africa is poorest continent
آفریقا فقیرترین قاره است
The Lori dialect predominates in this area.
در این ناحیه گویش لری رواج دارد
There are two horses here
یک گاو اینجا هست
the native population
جمعیت بومی
shop assistant They’re 60/99
دستیار فروش.قیمت آن ۶۰.۹۹دلار است.
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
به نام خدا
فعالیت ۳
an exclusive interview whith Paul Simon
یک مصاحبه اختصاصی با پال سایمون
He invited me to the party
او مرا به مهمانی دعوت کرد
He began to execrate aloud
او با صدای بلند شروع به ناسزا گفتن کرد
He’s university student
او دانشجوی دانشگاه است
I’d like to speak German fluently
دوست دارم فصیحانه به زبان آلمانی صحبت کنم
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی B
به نام خدا
فعالیت ۲
۱.people don’t choose their mother tongue
مردم زبان مادری خود را انتخاب نمی کنند
His experience allows him to handle difficult situations easily
تجربه او به او اجازه میدهد تا شرایط دشوار را به راحتی مدیریت کند
He was an honest man
او مردی راستگو بود
?Do you see my point
متوجه منظور من می شوی؟
She works as a translator of technical text
او به عنوان مترجم متون فنی کار می کند
can you teIIme what time do we have to attend the company meeting today
می تونی بهم بگی که امروز چه موقعی باید توی جلسه شرکت حاضر شیم
Your weIconme
خوش امدید
to hear (that)
شنیدن اینکه
زریان نصراللهی پایه یازدهم تجربی A_فعالیت 3 ص 22
آب:قطرات آب در طبیعت مانند قطرات خون در رگ هاست.
Water: Water drops in nature are like blood drops in veins.
______________________________________
مریخ:مریخ یا بهرام چهارمین سیاره منظومه شمسی است.
Mars: Mars is the fourth planet of the solar system.
______________________________________
زبان:بیش از ۷۱۰۰ زبان در دنیا وجود دارد. در هر چهارده روز یک زبان تبدیل به زبان مرده می شود از دلایل آن می توان گرایش مردم به شهر های بزرگ و همچنین فوت افراد بومی های آن زبان اشاره کرد.
Language: There are more than 7100 languages in the world. Every fourteen days, a language becomes a dead language. One of the reasons for this is the tendency of people to move to big cities, as well as the death of native speakers of that language.
______________________________________
مناطق:زندگی در مناطق مرزی اغلب با مشکلات زیادی همراه است.
Regions: Life in border regions is often associated with many problems.
______________________________________
قاره:آسیا و آفریقا بزرگترین قاره در جهان هستند و آفریقا فقیرترین قاره به حساب می آید.
Continent: Asia and Africa are the largest continents in the world and Africa is the poorest continent.
زریان نصراللهی پایه یازدهم تجربی A_فعالیت 2 ص 19
صادقانه:صادقانه بودن تنها امتحانی است که نمی شود در آن تقلب کرد.
honest:Honesty is the only testthat .can not becheated
______________________________________
مدرسه:مدرسه هم گاهی وقت ها جای خیلی زیبایی است انگار برای کسی مهمه که ما باشیم یا نباشیم.
School:School is sometimes a very Beautiful place, as if it is importaht for someone.
______________________________________
مادر:سرم را نه ظلم می تواند خم کند، نه مرگ، نه ترس، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادر.
Mother:Neither oppression can henb my heab, nor death, nor fear, my head bends only to kiss your hands, mother.
______________________________________
نقطه:هیچوقت کسیرا کوچک و تحقیر نکن. نقطه هم کوچک است ولی جمله را تمام میکند!
Point:Never belittle or humiliate anyone. the point is small, but it completes the senthce!
______________________________________
انگلیسی:بهترین راه برای پیش بینی آینده ایجاد آن است. _آبراهام لینکولن می گوید:اگر می خواهید در آینده به زبان انگلیسی مسلط باشید، لازم است که این امر را عملی کنید.
English:the best way to predict the futhre isto create it. Araham linkoln says :if you waht to be fiuent in English inthe future, it is hecessary to do this.
سایه معروفی نیروان-یازدهم تجربیA
I travel around the world
من به دور جهان سفر میکنم
I went to a restaurant for dinner
من شام به رستوران رفتم
We should use mobile less
از موبایل باید کم استفاده کنیم
I like to read the Quran
من به خواندن قرآن علاقه دارم
Persian is the official language of Iran
زبان فارسی زبان رسمی ایران است
آرینا قادرپور یازدهم تجربیA
Language is some thing that we use every single day زبان چیزی است که ما هر روز از ان استفاده می کنیم
Relati onships are an integral part of human life روابط بخشی از جدایی ناپذیر زندگی انسان است
Be the reason smiles
لبخند افراد باش
One day sail around the world
روزی با قایق به سراسر دنیا سفر خواهم کرد
He,s been totally deaf since birth
او از زمان تولد ناشنوا بوده است
هدیکا رحمانی_یازدهم تجربیA
more:l am more productive when l am around positive people.
من وقتی در کنار افراد مثبت هستم کارایی بیشتری دارم.
World:people’s hearts are colored in my fake world
قلب آدمها در جهان ساختگی من،رنگیست.
deaf:Did you know that deaf people cannot speak?
آیا میدانستید ناشنوایان نمیتوانند حرف بزنند؟
Holy:Macca is the Holy placce of our muslims.
مکه،مکان مقدس ما مسلمانان است.
Communication:mobile is the most common means of communication.
موبایل رایج ترین وسیله برای برقرار کردن ارتباط،است.
شهلا حمزهء _ یازدهم تجربی A
the (written) exam was a piece of cake
ترجمه:امتحان (نوشتاری) مثل کیک خوردن بود
(Persian is my first (language
ترجمه:فارسی (زبان) مادری من است
He’s been totally (deaf) since birth
ترجمه:او از زمان تولد کاملا (ناشنوا) بوده است
to show (sings) of something
ترجمه:(علایم) چیزی را نشان دادند
We (communicate) with each other by
telephone every day
ترجمه:ما هر روز تلفنی در (ارتباط) هستیم
زریان نصراللهی پایه یازدهم تجربی A
_People:doubt the waymost people go beeau setheyoften imitate in stead of thinking.
مردم:به راهی که اکثر مردم می روند شک کن چون اغلب به جای فکر کردن تقلید می کنند.
_world:whatever I am today and what we will makeofourselves in the futureis the only thing that will always be with us! And this is the whole meaning of worid.
زندگی:هرچه که امروز هستیم و در آینده از خود می سازیم، تنها چیزی است که همیشه همراه ما خواهد بود! و این در عین سادگی تمام معنای زندگی است.
Deaf:Being deaf sometimas also_ saves the hardship of life just when everyohe speaks of your dreams.
ناشنوا:ناشنوا بودن بعضی وقتا هم از سختی زندگی نجاتت می دهد درست موقعی که همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند.
Quran:the Quran is not worthless book but it is like a loving mother whoguiaes you on the right path.
قرآن:قرآن کتابی بی ارزش نیست بلکه مثل یک مادر با مهر و محبت است که تو را به راه درست هدایت می کند.
swimming:swimming is a part of sportts and entertainment that people are in favor of and is it good for humannealth.
شنا:شنا جزوی از ورزش و سرگرمی است که مردم طرفدارش هستند و برای سلامتی انسان خوب است
زریان نصراللهی پایه یازدهم تجربی A
_People:doubt the waymost people go beeau setheyoften imitate in stead of thinking.
مردم:به راهی که اکثر مردم می روند شک کن چون اغلب به جای فکر کردن تقلید می کنند.
_world:whatever I am today and what we will makeofourselves in the futureis the only thing that will always be with us! And this is the whole meaning of worid.
زندگی:هرچه که امروز هستیم و در آینده از خود می سازیم، تنها چیزی است که همیشه همراه ما خواهد بود! و این در عین سادگی تمام معنای زندگی است.
Deaf:Being deaf sometimas also_ saves the hardship of life just when everyohe speaks of your dreams.
ناشنوا:ناشنوا بودن بعضی وقتا هم از سختی زندگی نجاتت می دهد درست موقعی که همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند.
Quran:the Quran is not worthless book but it is like a loving mother whoguiaes you on the right path.
قرآن:قرآن کتابی بی ارزش نیست بلکه مثل یک مادر با مهر و محبت است که تو را به راه درست هدایت می کند.
swimming:swimming is a part of sportts and entertainment that people are in favor of and is it good for humannealth.
شنا:شنا جزوی از ورزش و سرگرمی است که مردم طرفدارش هستند و برای سلامتی انسان خوب است
Lavin zarei یازدهم تجربی A
This world has interesting facts that are difficult for people to understand
این جهان حقایق جالب دارد که درک انها برای مردم سخت است
*****************************************
We should talk to deaf people with signs
ما باید با افراد ناشنوا با اشاره حرف زد
******************************************
– the holy ground in which he is buried
– زمین مقدسی که در آن به خاک سپرده شده است
*******************************************
Cell phones are not new; The first mobile phone was actually sold in the United States in 1983
تلفنهای همراه جدید نیستند؛ اولین تلفن همراه در واقع در سال ۱۹۸۳ در ایالات متحده آمریکا فروخته شد
******************************************
Life is progressing day by day and surfing the Internet has covered our entire environment.
زندگی روز به روز رو به پیشرفت است و گشت و گذار در اینترنت تمام محیط اطراف ما را در برگرفته است.
۱) (the human body is really (Interesting
بدن انسان واقعا (جالب) است.
۲)sign (language) is complex
(زبان) اشاره پیچیده است.
۳)mobile phone are (available) to many people in the world
گوشی همراه در (دسترس) بسیاری از مردم جهان است.
۴)Life is hard for (deaf) people
زندگی برای افراد (ناشنوا) سخت است.
۵) It is difficult to (communicate) with foreign people without knowing the language
(ارتباط برقرار کردن) با مردم خارجی بدون دانستن زبان سخت است.
بیتا رحیمی _ یازدهم تجربی a
۱:بیشتر مردم دنیا از اینترنت استفادە می کنند(Most people in the world use the Internet)
۲:زبان رسمی ایران فارسی است(The official language of Iran is Farsi)
۳:ناشنوا ها با زبان اشارە حرف میزنند(Deaf people speak with sign language)
۴:برای ارتباط برقرار کردن نیاز بە مکالمە است(Conversation is needed to communicate)
۵:تقریبا جمعیت ایران رو بە کاهش است(Almost the population of Iran is decreasing)
کیژان عباسی یازدهم تجربی A
.life is like a -movie- that will ends one day
ترجمە:زندگی مانند فیلمی است کە روزی بە پایان می رسد.
A -deaf- person can not hear words whith his
. ears but he receives them whith his heart
ترجمە:افراد ناشنوا نمی توانند کلمات راباگوش بشنوند اما انرا با قلبشان دریافت می کنند.
Road signs_ are a form of visual language_
ترجمە : تابلو های راهنما رانندگی نوعی زبان تصویری هستند.
swimming- is one of the water sports that is-
helps to body health like land sports
ترجمە:شنا کردن یکی از ورزش های در اب است کە مانند ورزش های روی زمین برای سلامتی مفید است.
peolple in the past used to write- letters- to improve the communication
ترجمە :مردم در گذشتەاستفادە می کردند از نوشتن نامە برای بهتر کردت ارتباطات.
ژینو عبد الله زاده یازدهم تجربیA
world:ohly23languagesaccountformoreth
anone hale of the world’s population
تنها ۲۳ زبان بیش از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند.
Deaf:Helen Keller was blind and Deaf
هلن کلر نابینا وناشنوا بود.
communicate:pilots cmmunicate with the airport dy radio
خلبانان از طریق رادیو با فرودگاه ارتباط برقرار می کنند.
arailable:studehts must have access to good resources
دانش آموزها باید به منابع خوب دسترسی داشته باشند.
dies:At least they died happy
حداقل آنها خوشحال مردند.
بیتا رحیمی__یازدهم تجربی a
۱مردم: بیشتر مردم دنیا از اینترنت استفادە می کنند ( Mostpeoplein the world use theinternet)
2زبان: زبان رسمی ایران فارسی است (The official language of Iran is farsi)
3 ناشوا: ناشوایان با زبان اشارە حرف میزنند
(Deaf people speak with sing language)
۴ ارتباط برقرار کردن : برسی ارتباط برقرار کردن نیاز بە مکالمە است(conversation is needed to communicate)
5تقریبا: تقریبا جمعیت ایران رو بە کاهش است( Almost the population of Iran is decreasing)
الا پیران
Sign language:Sign language is a type of language that is used for the deaf
(زبان اشاره نوعی زبان است که برای ناشنوایان به کار میرود)
Deaf:Deaf people hear the world more quietly than we do
(ناشنوایان جهان را آرام تر می شنوند)
dies about:thedeath of humans prevents the extinction of tree
(مردن انسان ها از منتقرض شدن درختان جلوگیری می کند)
the holy ground in which he is buried
( زمین مقدسی که در آن به خاک سپرده شده است)
Limiting language for me is like limiting the world
(محدود کردن زبان برای من مانند محدود کردن جهان است)
Kamran Qolizade
Every struggle in your life has shaped you into the person . You are today . Be thankful for the hard times , they have made you STRONGER
هر مبارزه ای در زندگیت تو را به کسی که اکنون هستی تبدیل کرده است . قدردان لحظات سخت زندگیت باش ، آنها تو را قویتر کرده اند .
Strong: You can’t always be strong, sometimes you just need to be alone
قوی:تو نمیتونی همیشه قوی باشی،گاهی فقط احتیاج داری تنها باشی
______________________________________
World: If there was no religion, this world would be the best possible world
دنیا:اگر دین و مذهبی وجود نداشت،این دنیا بهترین دنیای ممکن بود
______________________________________
Amazing: Small daily progress will lead to amazing results in the long run
شگفت انگیز:پیشرفت روزانه کوچک،در طولانی مدت منجر به نتایج شگفت انگیز خواهد شد
______________________________________
Exercising: Exercising to move, not destroy. The world wasn’t built in a day, and our bodies aren’t built in a day.
ورزش کردن:ورزش برای تحرک داشتنه،نه نابود کردن.جهان در یک روز ساخته نشده،و بدن ما در یک روز ساخته نمی شود
______________________________________guit: Sometimes leaving someone or something is very wise
ترک کردن:گاهی وقت ها ترک کردن کسی یا چیزی حکمتی بسیار بزرگی دارد
wishes:Keep your dreams big and
your worries small
آرزوها:آرزوهایت را بزرگ و نگرانی هایت را کوچیک نگه دار.
______________________________________
society:The emotions of today’s society can be summed up in three things: self-righteousness, sensual pleasure and tiredness of living
جامعه:احساسات جامعه امروزی در سه چیز خلاصه می شود:خودپسندی،لذات شهوی و خستگی از زیستن
______________________________________
Makeup: I love the confidence that makeup gives me
آرایش کردن:من عاشق اعتماد به نفسی هستم که حس آرایش کردن به من میده
______________________________________
Valuable: You can never question a woman’s high-ranking status and valuableness. Women always have a high-ranking status.
با ارزش:هیچ وقت با ارزش بودن و جایگاه بلند مرتبه یک زن را زیر سوال برد زنان همیشه دارای جایگاهی بلند مرتبه هستند
______________________________________
Language: Everyone is fluent in their mother tongue and other languages are difficult for them
زبان:همه بر زبان مادری خود مسلط هستند و زبان های دیگر برایشان سخت است
فعالیت ۲۰
Some of the neighbors complained about the noise from our party
برخی از همسایگان در مورد سروصدای مهمانی ما اعتراض کردند
They laughed at her jokes
آنها به شوخیهای او خندیدند
The film is not suitable for children
این فیلم مناسب کودکان نیست
I have to get some sleep
باید کمی بخوابم
Speak loudly please
لطفا با صدای بلند صحبت کن
فعالیت ۱۹
Don’t believe everything you read on the Internet
همه چیزهایی که در اینترنت میخوانی باور نکن
She always gets good grades
او همیشه نمرات خوبی می گیرد
He was accused of receiving money in return for conniving with their thievery
او متهم شد که پول گرفته و در عوض دزدی های آنها را نادیده گرفته است
Your conclusion is good but the final sentence is too long and complicated
جمع بندی شما خوب است اما جمله آخر زیادی طولانی و پیچیده است
I respect him for his honesty
به او برای صداقتش احترام میگذارم
فعالیت ۱۸
Can i have a drink?
می توانم یک نوشیدنی بخورم؟
They learn Russian at school
آنها در مدرسه زبان روسی میآموزند
We visited a few galleries while we were in Prague
ما وقتی در پراگ بودیم از چندین گالری بازدید کردیم
I’ve borrowed some CDs from Mike
من از مایک چند سی دی قرض گرفتهام
The earth turns on its axis once every 24 hours
زمین هر ۲۴ ساعت حول محور خود می چرخد
فعالیت ۱۷
A candle glimmered behind the window
در پشت پنجره شمعی سوسو می زد
Getting a visa isn’t as simple as you might suppose
گرفتن ویزا آنقدرها هم که فکر می کنید ساده نیست
She has just begun a life sentence for murder
او به تازگی به دلیل قتل به حبس ابد محکوم شد
Painting my favorite subject
نقاشی موضوع مورد علاقه من است
Am is one of the forms of the verb be
be یکی از جلوه های وجود فعل am است
فعالیت ۱۶
Need 2 kilograms of rice
من دو کیلو برنج نیاز دارم
Did you bring an umbrella with you?
آیا چتر همراه خودت آوردی
Don’t debase yourself by asking for money
با درخواست پول خودت را خوار و خفیف نکن
She could leave a message on the answering machine
او می توانست روی پیام گیر یک پیغام بگذارد
Do you have my cell number?
شماره تلفن همراه من را داری؟
فعالیت ۱۵
You can’t expect to learn a foreign language in a week
شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که یک زبان خارجی را در یک هفته یاد بگیرید
He was wrongly convicted of the murder
او اشتباها به قتل محکوم شد
I have a very important meeting this morning
امروز صبح یک جلسه بسیار مهم دارم
She put her cup and saucer down on the table
او فنجان و نعلبکیاش را روی میز گذاشت
I put my bag in the hall under the chair
من کیفم را در راهرو زیر صندلی گذاشتم
فعالیت ۱۴
They built up the stone wall piece by piece
آنها آن دیوار سنگی را تکه به تکه ساختند
We had several bottles of beer left
چند بطری آبجو مانده بودیم
I bought five loaves of bread
من پنج قرص نان خریدم
I was only obeying orders
من فقط داشتم از دستورات پیروی میکردم
There is a crack in the glass
یک ترک در شیشه وجود دارد
فعالیت ۱۳
Researchers uncovered new facts about his family
محققان حقایق جدیدی درباره خانوادهاش کشف کردند
I’m trying my best
من سعی میکنم بهترین عملکرد خود را داشته باشم
I couldn’t sleep because the bed was so uncomfortable
من نمی توانستم بخوابم چون تخت خیلی نا راحت بود
I often have a glass of milk before bed
من قبل از خواب اغلب یک لیوان شیر مینوشم
Cut the meat into thin slices
گوشت را به تکههای باریک برش بزنید
فعالیت ۱۲
A speaker with a nip in his words
ناطقی که حرف های نیش دار می زند
She read as many books as she could
او هر چه می تواند کتاب می خواند
She’s always losing her car keys
او همیشه سوئیچ ماشینش را گم میکند
He disappeared into the trees
او در میان درختان ناپدید شد
She wants to become an actress in the future
او میخواهد در آینده بازیگر شود
فعالیت ۱۱
He quickly realized she wasn’t telling the truth
او به سرعت متوجه شد که آن دختر راستش را نمی گوید
The development of babies in their first year of life is so fast
رشد بچهها در سال نخست زندگیشان بسیار سریع است
Big and large are synonyms
گنده و بزرگ هم معنی هستند
He is similar to me
او شبیه به من است
I have a difficult exam next Friday
من جمعه بعدی یک امتحان سخت دارم
فعالیت ۱۰
I grew up in Scotland
من در اسکاتلند بزرگ شدم
He submitted his homework late, therefore he didn’t get a good grade
او تکالیف خود را دیر ارائه کرد،بنابراین نمره خوبی نگرفت
I’m looking for the truth
به دنبال حقیقت هستم
The disease seems to be specific to certain types of plants
آن بیماری به نظر میرسد مختص گونههای خاصی از گیاهان باشد
I read an interesting piece of information in the newspaper
من اطلاعات جالبی در روزنامه خواندم
فعالیت ۹
His large income enables him to travel abroad every year
درآمد کلان او باعث می شود هر سال به خارج از کشور سفر کند
International trade has expanded
بازرگانی بین المللی گسترش یافته است
I’ve got a book about Jung
من یک کتاب در مورد یونگ دارم
Fewer women wear hats these days
امروزه زنان کمتری کلاه می گذارند
I got a call from Pete last night
دیشب پیت با من تماس گرفت
فعالیت ۸
I had the feeling of something crawling crawling across my foot
حسی دارم که چیزی روی پای من دارد می خزد
Her piano playing has greatly improved
پیانو نوازیدن او تا حد زیادی بهبود یافته است
She wears something different every day
او هر روز چیز متفاوتی می پوشد
Oceania is mainly made up of Australia a new Zealand
اقیانوسیه عمدتا از استرالیا و نیوزلند تشکیل شده است
فعالیت ۷
Car prices vary greatly across Europe
قیمت ماشینها در سراسر اروپا بسیار متفاوت است
I make up my bed in the mornings
من صبحها تختخوابم را مرتب میکنم
The player continued in the game despite his injuries
بازیکن علیرغم جراحاتش به بازی ادامه میدهد
The question are intended to test your general knowledge
هدف سوالات تست کردن دانش عمومی شماست
His belief in God gave him hope during difficult times
ایمان او به خدا او را در روزهای سخت امیدوار می کرد
فعالیت ۶
Scientists say that by 2050,wind power can meet the needs of the world
دانشمندان گفتند که در سال ۲۰۵۰،انرژی بادی میتواند نیازهای جهان را تامین کند
Many prominent men have been born in this century
انسان های برجسته بسیاری در این سده به دنیا آمدهاند
Our teacher trieds to explain the new word by means of sign language
معلم ما سعی کرد واژه های جدید را با کمک زبان اشاره به ما توضیح دهد
He is danger to society
او یک خطر برای جامعه است
She had the ability to explain things clearly
او این توانایی را داشت که چیز ها را واضح توضیح دهد
فعالیت ۵
She’s a native California
او بومی کالیفرنیا است
The clinic provides a full range of medical services
درمانگاه گستره ای کامل از خدمات پزشکی را ارائه می دهد
At one time miniskirts were very popular
در یک بازه ای از زمان دامن های کوتاه خیلی پر طرفدار بودند
83 percent of people belong to working class
83 درصد مردم از طبقه کارگر هستند
He asked us to imagine a world without poverty or war
او از ما خواست جهانی بدون فقر و جنگ را تصور کنیم
فعالیت ۴
Please send it today,if possible
لطفا اگر مقدور است،آن را امروز بفرستید
Your absolutely right
کاملا حق با شماست
Flooding is likely in some coastal regions of the Northeast
وقوع سیلاب در برخی مناطق ساحلی شمال شرقی محتمل است
Asia and Africa are the biggest continents
آسیا و آفریقا بزرگترین قارهها هستند
You can’t exist without water for more than a week
شما نمی توانید بدون آب بیشتر از یک هفته زنده بمانید
لطفا از جملات کامل تر و ترجمه های دقیق تر استفاده بفرمائید. با تشکر
africa is poorest continent
آفریقا فقیرترین قاره است
The Lori dialect predominates in this area.
در این ناحیه گویش لری رواج دارد
There are two horses here
یک گاو اینجا هست
the native population
جمعیت بومی
shop assistant They’re 60/99
دستیار فروش.قیمت آن ۶۰.۹۹دلار است.
به نام خدا
فعالیت ۳
an exclusive interview whith Paul Simon
یک مصاحبه اختصاصی با پال سایمون
He invited me to the party
او مرا به مهمانی دعوت کرد
He began to execrate aloud
او با صدای بلند شروع به ناسزا گفتن کرد
He’s university student
او دانشجوی دانشگاه است
I’d like to speak German fluently
دوست دارم فصیحانه به زبان آلمانی صحبت کنم
به نام خدا
فعالیت ۲
۱.people don’t choose their mother tongue
مردم زبان مادری خود را انتخاب نمی کنند
His experience allows him to handle difficult situations easily
تجربه او به او اجازه میدهد تا شرایط دشوار را به راحتی مدیریت کند
He was an honest man
او مردی راستگو بود
?Do you see my point
متوجه منظور من می شوی؟
She works as a translator of technical text
او به عنوان مترجم متون فنی کار می کند
لطفا از جملات کامل تر استفاده کنید!
earIy days/stages/works.etc
روزەای/مراحل/اثار اولیه/ابتدایی
experience in/with something
تجربه در/باچیزی
can you teIIme what time do we have to attend the company meeting today
می تونی بهم بگی که امروز چه موقعی باید توی جلسه شرکت حاضر شیم
Your weIconme
خوش امدید
to hear (that)
شنیدن اینکه
آب:قطرات آب در طبیعت مانند قطرات خون در رگ هاست.
Water: Water drops in nature are like blood drops in veins.
______________________________________
مریخ:مریخ یا بهرام چهارمین سیاره منظومه شمسی است.
Mars: Mars is the fourth planet of the solar system.
______________________________________
زبان:بیش از ۷۱۰۰ زبان در دنیا وجود دارد. در هر چهارده روز یک زبان تبدیل به زبان مرده می شود از دلایل آن می توان گرایش مردم به شهر های بزرگ و همچنین فوت افراد بومی های آن زبان اشاره کرد.
Language: There are more than 7100 languages in the world. Every fourteen days, a language becomes a dead language. One of the reasons for this is the tendency of people to move to big cities, as well as the death of native speakers of that language.
______________________________________
مناطق:زندگی در مناطق مرزی اغلب با مشکلات زیادی همراه است.
Regions: Life in border regions is often associated with many problems.
______________________________________
قاره:آسیا و آفریقا بزرگترین قاره در جهان هستند و آفریقا فقیرترین قاره به حساب می آید.
Continent: Asia and Africa are the largest continents in the world and Africa is the poorest continent.
صادقانه:صادقانه بودن تنها امتحانی است که نمی شود در آن تقلب کرد.
honest:Honesty is the only testthat .can not becheated
______________________________________
مدرسه:مدرسه هم گاهی وقت ها جای خیلی زیبایی است انگار برای کسی مهمه که ما باشیم یا نباشیم.
School:School is sometimes a very Beautiful place, as if it is importaht for someone.
______________________________________
مادر:سرم را نه ظلم می تواند خم کند، نه مرگ، نه ترس، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادر.
Mother:Neither oppression can henb my heab, nor death, nor fear, my head bends only to kiss your hands, mother.
______________________________________
نقطه:هیچوقت کسیرا کوچک و تحقیر نکن. نقطه هم کوچک است ولی جمله را تمام میکند!
Point:Never belittle or humiliate anyone. the point is small, but it completes the senthce!
______________________________________
انگلیسی:بهترین راه برای پیش بینی آینده ایجاد آن است. _آبراهام لینکولن می گوید:اگر می خواهید در آینده به زبان انگلیسی مسلط باشید، لازم است که این امر را عملی کنید.
English:the best way to predict the futhre isto create it. Araham linkoln says :if you waht to be fiuent in English inthe future, it is hecessary to do this.
I travel around the world
من به دور جهان سفر میکنم
I went to a restaurant for dinner
من شام به رستوران رفتم
We should use mobile less
از موبایل باید کم استفاده کنیم
I like to read the Quran
من به خواندن قرآن علاقه دارم
Persian is the official language of Iran
زبان فارسی زبان رسمی ایران است
Language is some thing that we use every single day زبان چیزی است که ما هر روز از ان استفاده می کنیم
Relati onships are an integral part of human life روابط بخشی از جدایی ناپذیر زندگی انسان است
Be the reason smiles
لبخند افراد باش
One day sail around the world
روزی با قایق به سراسر دنیا سفر خواهم کرد
He,s been totally deaf since birth
او از زمان تولد ناشنوا بوده است
more:l am more productive when l am around positive people.
من وقتی در کنار افراد مثبت هستم کارایی بیشتری دارم.
World:people’s hearts are colored in my fake world
قلب آدمها در جهان ساختگی من،رنگیست.
deaf:Did you know that deaf people cannot speak?
آیا میدانستید ناشنوایان نمیتوانند حرف بزنند؟
Holy:Macca is the Holy placce of our muslims.
مکه،مکان مقدس ما مسلمانان است.
Communication:mobile is the most common means of communication.
موبایل رایج ترین وسیله برای برقرار کردن ارتباط،است.
the (written) exam was a piece of cake
ترجمه:امتحان (نوشتاری) مثل کیک خوردن بود
(Persian is my first (language
ترجمه:فارسی (زبان) مادری من است
He’s been totally (deaf) since birth
ترجمه:او از زمان تولد کاملا (ناشنوا) بوده است
to show (sings) of something
ترجمه:(علایم) چیزی را نشان دادند
We (communicate) with each other by
telephone every day
ترجمه:ما هر روز تلفنی در (ارتباط) هستیم
_People:doubt the waymost people go beeau setheyoften imitate in stead of thinking.
مردم:به راهی که اکثر مردم می روند شک کن چون اغلب به جای فکر کردن تقلید می کنند.
_world:whatever I am today and what we will makeofourselves in the futureis the only thing that will always be with us! And this is the whole meaning of worid.
زندگی:هرچه که امروز هستیم و در آینده از خود می سازیم، تنها چیزی است که همیشه همراه ما خواهد بود! و این در عین سادگی تمام معنای زندگی است.
Deaf:Being deaf sometimas also_ saves the hardship of life just when everyohe speaks of your dreams.
ناشنوا:ناشنوا بودن بعضی وقتا هم از سختی زندگی نجاتت می دهد درست موقعی که همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند.
Quran:the Quran is not worthless book but it is like a loving mother whoguiaes you on the right path.
قرآن:قرآن کتابی بی ارزش نیست بلکه مثل یک مادر با مهر و محبت است که تو را به راه درست هدایت می کند.
swimming:swimming is a part of sportts and entertainment that people are in favor of and is it good for humannealth.
شنا:شنا جزوی از ورزش و سرگرمی است که مردم طرفدارش هستند و برای سلامتی انسان خوب است
_People:doubt the waymost people go beeau setheyoften imitate in stead of thinking.
مردم:به راهی که اکثر مردم می روند شک کن چون اغلب به جای فکر کردن تقلید می کنند.
_world:whatever I am today and what we will makeofourselves in the futureis the only thing that will always be with us! And this is the whole meaning of worid.
زندگی:هرچه که امروز هستیم و در آینده از خود می سازیم، تنها چیزی است که همیشه همراه ما خواهد بود! و این در عین سادگی تمام معنای زندگی است.
Deaf:Being deaf sometimas also_ saves the hardship of life just when everyohe speaks of your dreams.
ناشنوا:ناشنوا بودن بعضی وقتا هم از سختی زندگی نجاتت می دهد درست موقعی که همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند.
Quran:the Quran is not worthless book but it is like a loving mother whoguiaes you on the right path.
قرآن:قرآن کتابی بی ارزش نیست بلکه مثل یک مادر با مهر و محبت است که تو را به راه درست هدایت می کند.
swimming:swimming is a part of sportts and entertainment that people are in favor of and is it good for humannealth.
شنا:شنا جزوی از ورزش و سرگرمی است که مردم طرفدارش هستند و برای سلامتی انسان خوب است
This world has interesting facts that are difficult for people to understand
این جهان حقایق جالب دارد که درک انها برای مردم سخت است
*****************************************
We should talk to deaf people with signs
ما باید با افراد ناشنوا با اشاره حرف زد
******************************************
– the holy ground in which he is buried
– زمین مقدسی که در آن به خاک سپرده شده است
*******************************************
Cell phones are not new; The first mobile phone was actually sold in the United States in 1983
تلفنهای همراه جدید نیستند؛ اولین تلفن همراه در واقع در سال ۱۹۸۳ در ایالات متحده آمریکا فروخته شد
******************************************
Life is progressing day by day and surfing the Internet has covered our entire environment.
زندگی روز به روز رو به پیشرفت است و گشت و گذار در اینترنت تمام محیط اطراف ما را در برگرفته است.
Interesting, language, available, Deaf, communicate
۱) (the human body is really (Interesting
بدن انسان واقعا (جالب) است.
۲)sign (language) is complex
(زبان) اشاره پیچیده است.
۳)mobile phone are (available) to many people in the world
گوشی همراه در (دسترس) بسیاری از مردم جهان است.
۴)Life is hard for (deaf) people
زندگی برای افراد (ناشنوا) سخت است.
۵) It is difficult to (communicate) with foreign people without knowing the language
(ارتباط برقرار کردن) با مردم خارجی بدون دانستن زبان سخت است.
۱:بیشتر مردم دنیا از اینترنت استفادە می کنند(Most people in the world use the Internet)
۲:زبان رسمی ایران فارسی است(The official language of Iran is Farsi)
۳:ناشنوا ها با زبان اشارە حرف میزنند(Deaf people speak with sign language)
۴:برای ارتباط برقرار کردن نیاز بە مکالمە است(Conversation is needed to communicate)
۵:تقریبا جمعیت ایران رو بە کاهش است(Almost the population of Iran is decreasing)
.life is like a -movie- that will ends one day
ترجمە:زندگی مانند فیلمی است کە روزی بە پایان می رسد.
A -deaf- person can not hear words whith his
. ears but he receives them whith his heart
ترجمە:افراد ناشنوا نمی توانند کلمات راباگوش بشنوند اما انرا با قلبشان دریافت می کنند.
Road signs_ are a form of visual language_
ترجمە : تابلو های راهنما رانندگی نوعی زبان تصویری هستند.
swimming- is one of the water sports that is-
helps to body health like land sports
ترجمە:شنا کردن یکی از ورزش های در اب است کە مانند ورزش های روی زمین برای سلامتی مفید است.
peolple in the past used to write- letters- to improve the communication
ترجمە :مردم در گذشتەاستفادە می کردند از نوشتن نامە برای بهتر کردت ارتباطات.
world:ohly23languagesaccountformoreth
anone hale of the world’s population
تنها ۲۳ زبان بیش از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند.
Deaf:Helen Keller was blind and Deaf
هلن کلر نابینا وناشنوا بود.
communicate:pilots cmmunicate with the airport dy radio
خلبانان از طریق رادیو با فرودگاه ارتباط برقرار می کنند.
arailable:studehts must have access to good resources
دانش آموزها باید به منابع خوب دسترسی داشته باشند.
dies:At least they died happy
حداقل آنها خوشحال مردند.
۱مردم: بیشتر مردم دنیا از اینترنت استفادە می کنند ( Mostpeoplein the world use theinternet)
2زبان: زبان رسمی ایران فارسی است (The official language of Iran is farsi)
3 ناشوا: ناشوایان با زبان اشارە حرف میزنند
(Deaf people speak with sing language)
۴ ارتباط برقرار کردن : برسی ارتباط برقرار کردن نیاز بە مکالمە است(conversation is needed to communicate)
5تقریبا: تقریبا جمعیت ایران رو بە کاهش است( Almost the population of Iran is decreasing)
Sign language:Sign language is a type of language that is used for the deaf
(زبان اشاره نوعی زبان است که برای ناشنوایان به کار میرود)
Deaf:Deaf people hear the world more quietly than we do
(ناشنوایان جهان را آرام تر می شنوند)
dies about:thedeath of humans prevents the extinction of tree
(مردن انسان ها از منتقرض شدن درختان جلوگیری می کند)
the holy ground in which he is buried
( زمین مقدسی که در آن به خاک سپرده شده است)
Limiting language for me is like limiting the world
(محدود کردن زبان برای من مانند محدود کردن جهان است)
dear Kamran, thanks so much ❤️❤️❤️
Kamran Qolizade
Every struggle in your life has shaped you into the person . You are today . Be thankful for the hard times , they have made you STRONGER
هر مبارزه ای در زندگیت تو را به کسی که اکنون هستی تبدیل کرده است . قدردان لحظات سخت زندگیت باش ، آنها تو را قویتر کرده اند .