در این بخش پایانی از سوره بقره که به بحث با اهل کتاب اختصاص دارد، خداوند به موضوع مهم «نسخ»، منع از سؤالات بیجا، ریشههای حسادت اهل کتاب و حقیقت معیار رستگاری میپردازد. این آیات را با ترجمهای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم میکنم:
🔁 فلسفهی نسخ، سؤالات بیجا و حقیقت رستگاری (بقره، آیات ۱۰۶ تا ۱۱۲)
﴿۱۰۶﴾ مَا نَنسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
ترجمه: هر آیهای را که نسخ کنیم (حکمش را برداریم) یا آن را به دست فراموشی بسپاریم (از خاطرهها محو کنیم)، بهتر از آن یا شبیه آن را میآوریم. آیا نمیدانی که خداوند بر هر کاری تواناست؟
توضیح کوتاه: این آیه در پاسخ به اعتراض اهل کتاب به تغییر احکام (مانند تغییر قبله) نازل شد و فلسفهی نسخ را بیان میکند. نسخ به معنای ابطال حکم نیست، بلکه به معنای جایگزینی حکم سابق با حکمی است که بهتر یا معادل آن در مصلحت و منفعت است. این کار فقط از خداوند برمیآید، چون او بر همه چیز تواناست (قدیر).
﴿۱۰۷﴾ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ
ترجمه: آیا نمیدانی که حکومت آسمانها و زمین فقط از آن خداست؟ و جز خدا هیچ سرپرست و یاوری برای شما نیست.
توضیح کوتاه: این آیه، برای تثبیت قدرت نسخ، به مالکیت مطلق خداوند بر هستی استناد میکند. فرمان دادن و تغییر فرمان حق مالک است. اگر خداوند مالک است، پس حق دارد هر طور بخواهد تدبیر کند و انسانها جز او هیچ ولی و یاوری ندارند که از آنها حمایت کند.
﴿۱۰۸﴾ أَمْ تُرِیدُونَ أَن تَسْأَلُوا رَسُولَکُمْ کَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبْلُ ۗ وَمَن یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ
ترجمه: آیا میخواهید از پیامبر خود سؤالاتی بکنید، همانگونه که قبلاً از موسی سؤال میشد؟ و هر کس کفر را با ایمان عوض کند، قطعاً راه راست را گم کرده است.
توضیح کوتاه: این آیه به مؤمنان هشدار میدهد که مبادا از پیامبر (ص) سؤالات لجاجتآمیز و بیجا بپرسند (مانند سؤالات بنیاسرائیل از موسی درباره گاو). این کار، یعنی دوری از ایمان به سوی کفر و گم کردن راه حق.
﴿۱۰۹﴾ وَدَّ کَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
ترجمه: بسیاری از اهل کتاب دوست داشتند که شما را پس از ایمان آوردنتان، از روی حسد شخصی [و درونی] به کفر بازگردانند، پس از آنکه حق برایشان روشن شد. پس [شما مؤمنان] عفو کنید و درگذرید تا زمانی که خداوند فرمان خود را صادر کند. به یقین، خداوند بر هر کاری تواناست.
توضیح کوتاه: این آیه ریشه دشمنی اهل کتاب با مسلمانان را حسادت شخصی (مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِمْ) میداند، به خصوص پس از آنکه حقانیت اسلام برایشان کاملاً روشن شده است. در آن مرحلهی اولیه، به مسلمانان توصیه میشود که با عفو و گذشت (فاعفوا واصفحوا) رفتار کنند تا زمانی که فرمان قطعی الهی صادر شود (اشاره به دستور جهاد در آینده).
﴿۱۱۰﴾ وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
ترجمه: و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید. و هر کار خیری که از پیش برای خودتان بفرستید، آن را نزد خدا خواهید یافت. به یقین، خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست.
توضیح کوتاه: این آیه در دل مواجهه با دشمنان، مؤمنان را به تکالیف عبادی و اجتماعی اصلی (نماز و زکات) فرامیخواند و یادآوری میکند که تمرکز بر عمل صالح و خیر (وَمَا تُقَدِّمُوا) مهمتر از هر چیز است. این اعمال نزد خدا محفوظ است و او ناظر و بیناست.
﴿۱۱۱﴾ وَقَالُوا لَن یَدْخُلَ الْجَنَّهَ إِلَّا مَن کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ تِلْکَ أَمَانِیُّهُمْ ۗ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
ترجمه: و [اهل کتاب] گفتند: «هرگز کسی داخل بهشت نخواهد شد، مگر کسی که یهودی یا مسیحی باشد.» اینها آرزوهای واهی آنهاست. بگو: «اگر راست میگویید، دلیل و برهان خود را بیاورید.»
توضیح کوتاه: این آیه به ادعای انحصاری دیگر اهل کتاب (که فقط گروه خود را اهل نجات میدانستند) پاسخ میدهد. قرآن این ادعا را «أَمَانِیُّهُمْ» (آرزوهای شخصی) میخواند و از آنها میخواهد که برای اثباتش، بُرهان (دلیل قطعی و منطقی) ارائه کنند، چرا که در مسائل اعتقادی، صرف ادعا کافی نیست.
﴿۱۱۲﴾ بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
ترجمه: آری [مسئله آن نیست که شما میگویید]؛ بلکه هر کس که وجود خود را کاملاً تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداشش نزد پروردگار اوست؛ و هیچ ترس و اندوهی بر آنان نیست.
توضیح کوتاه: این آیه، قاعدهی جهانی و فراگیر نجات را بیان میکند. رستگاری نه با نام و عنوان، بلکه با دو شرط اساسی محقق میشود: ۱. إِسْلَامُ الْوَجْهِ لِلَّهِ: تسلیم محض (توحید و بندگی خالص) در برابر خداوند. ۲. إِحْسَان: نیکوکار بودن و عمل نیک انجام دادن. کسانی که این دو شرط را دارند، از هرگونه ترس و اندوهی در امان هستند.
صفحات پیشنهادی دیگر
---------------------------------