در این بخش از سوره بقره، خداوند مهمترین نعمتها و وقایع تاریخی بنیاسرائیل را به آنها یادآوری میکند تا زمینهی پذیرش اسلام فراهم شود. این آیات را با ترجمهای روان و زیبا و توضیحات کوتاه تقدیم میکنم:
🌊 نجات از فرعون و آزمایشهای بزرگ بنیاسرائیل (بقره، آیات ۴۹ تا ۵۷)
﴿۴۹﴾ وَإِذْ نَجَّیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ ۚ وَفِی ذَٰلِکُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ
ترجمه: و [به یاد آورید] آن هنگام را که شما را از [ستمگری] فرعونیان نجات دادیم؛ آنان که شما را پیوسته به سختترین عذابها گرفتار میکردند، پسران شما را سر میبریدند و زنانتان را [برای کنیزی] زنده نگه میداشتند. و در آن [بلا و نجات] آزمایشی بزرگ از سوی پروردگارتان برای شما بود.
توضیح کوتاه: این آیه یادآور اولین و بزرگترین نعمت خدا بر بنیاسرائیل است: رهایی از ظلم نظاممند فرعون. این ستم شامل نسلکشی پسران و بردگی زنان میشد. تأکید میشود که این دوران سخت، یک آزمایش عظیم الهی بود.
﴿۵۰﴾ وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَیْنَاکُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
ترجمه: و [به یاد آورید] هنگامی را که دریا را برای شما شکافتیم؛ پس شما را نجات دادیم و فرعونیان را در حالی که خود نظارهگر بودید، غرق کردیم.
توضیح کوتاه: این معجزه، اوج قدرت الهی و نجات قطعی بود. بنیاسرائیل نه تنها نجات یافتند، بلکه شاهد نابودی دشمنان خود در زیر آب بودند. این واقعه باید بزرگترین دلیل بر قدرت خدا و پیامبری موسی (ع) باشد.
﴿۵۱﴾ وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ
ترجمه: و [به یاد آورید] هنگامی را که با موسی چهل شب وعده گذاشتیم، اما شما پس از او [با ساختن] گوساله را به خدایی گرفتید، در حالی که شما ستمکار بودید.
توضیح کوتاه: در اوج نعمت (نجات و دریافت شریعت)، بنیاسرائیل دچار انحراف بزرگی شدند: گوسالهپرستی. این عمل بزرگترین ستم به نفس و پیمانشکنی بود، زیرا توحید را با شرک مبادله کردند.
﴿۵۲﴾ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنکُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
ترجمه: سپس بعد از آن [شرک ورزی بزرگ]، ما شما را بخشیدیم، باشد که سپاسگزاری کنید.
توضیح کوتاه: با وجود گناه بزرگ، رحمت خداوند شامل حالشان شد و آنها را بخشید. هدف از این عفو، بیدار کردن حس شکرگزاری آنها نسبت به نعمات بیشمار الهی بود.
﴿۵۳﴾ وَإِذْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه: و [به یاد آورید] زمانی را که به موسی کتاب (تورات) و فرقان (جداییافکننده حق از باطل) را دادیم، تا شاید هدایت شوید.
توضیح کوتاه: منظور از «الْکِتَابَ وَالْفُرْقَانَ» همان تورات است که هم کتاب شریعت بود و هم ابزاری برای تمییز حق از باطل. هدف از نزول این شریعت، هدایت و جلوگیری از گمراهی مجدد آنها بود.
﴿۵۴﴾ وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
ترجمه: و [یاد کنید] هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من، شما با پرستش گوساله به خود ستم کردید. پس به سوی آفرینندهی خویش بازگردید و توبه کنید؛ و برای انجام توبه، خودتان را [= گناهکاران خود را] بکشید. این کار برای شما نزد آفرینندهتان بهتر است.» پس [خداوند] توبهی شما را پذیرفت؛ زیرا او بسیار توبهپذیر و مهربان است.
توضیح کوتاه: این آیه شرط سخت اما قاطع پذیرش توبه از گناه شرک را بیان میکند. «قتل انفس» در اینجا به معنی قتل گناهکاران توسط بیگناهان بود، نه خودکشی فردی. این حکم نشاندهندهی عمق فاجعهی گوسالهپرستی و اهمیت توبه حقیقی بود.
﴿۵۵﴾ وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَىٰ لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّىٰ نَرَى اللَّهَ جَهْرَهً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
ترجمه: و [به یاد آورید] هنگامی که گفتید: «ای موسی، تا خدا را آشکارا نبینیم، هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد.» پس صاعقه شما را گرفت، در حالی که نظاره میکردید.
توضیح کوتاه: این آیه اشاره به یکی دیگر از لجاجتهای شدید بنیاسرائیل دارد: طلب رؤیت علنی خداوند، که امری محال است. در نتیجه این درخواست نابجا، مجازات الهی (صاعقه) آنها را در کام مرگ فرو برد.
﴿۵۶﴾ ثُمَّ بَعَثْنَاکُم مِّن بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
ترجمه: سپس شما را پس از مرگتان دوباره زنده کردیم، تا شاید شکرگزار باشید.
توضیح کوتاه: این معجزه عظیم، قدرت مطلق الهی بر معاد را به آنها نشان داد. هدف از این احیای دوباره این بود که با دیدن مرگ و زندگی، به عمق نعمات الهی پی ببرند و قدردان و شکرگزار شوند.
﴿۵۷﴾ وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ
ترجمه: و [در بیابان] ابر را بر شما سایهبان کردیم و بر شما مَنّ (شیره شیرین گیاهی) و سَلوی (مرغ بریان) فرو فرستادیم [و گفتیم]: «از روزیهای پاکیزهای که به شما دادهایم، بخورید.» [اما آنان ناسپاسی کردند و] به ما ستم نکردند، بلکه به خودشان ستم میکردند.
توضیح کوتاه: در طول چهل سال سرگردانی در صحرای سینا، خداوند با نزول مائدههای آسمانی (مَنّ و سَلوی) و ایجاد سایهبان با ابر، آنها را تأمین کرد. این رفاه بیزحمت نیز با ناسپاسی مواجه شد. نتیجهی نهایی این است که هر ناسپاسی و ستمی، در نهایت به خود انسان بازمیگردد و خدا بینیاز است.
صفحات پیشنهادی دیگر
---------------------------------